پارس ناز پورتال

پرده برداری مجری زن تلویزیون از ماجرای ممنوع التصویری‎اش

مجموعه : اخبار سینما
پرده برداری مجری زن تلویزیون از ماجرای ممنوع التصویری‎اش

پرده برداری مجری زن تلویزیون از ماجرای ممنوع التصویری‎اش

مبینا نصیری، مجری ممنوع التصویر تلویزیون گفت : مدت هاست حرفی نزدم و سکوت کردم…. اما ظاهرا از این سکوت ره به جایی نتوان برد…حرف ها زده شد… کنایه ها شنیدم….

 

درد و دل مبینا نصیری ، مجری ممنوعه تلویزیون

مبینا نصیری که پیشتر در یک برنامه زنده خطاب به مجری مرد مقابلش در خصوص یکی از پیامک های مردم ابتدا سکوت و وقتی با اصرار این مجری مواجه شد به او گفت: نوشته اند جگر! که این دیالوگ حواشی فراوانی به دنبال داشت نوشت:

مدت هاست حرفی نزدم و سکوت کردم…. اما ظاهرا از این سکوت ره به جایی نتوان برد…حرف ها زده شد… کنایه ها شنیدم…. حتی از برخی همکاران همیشه حق به جانب که اتفاقا تلویزیون رو ملک پدری شون می دونن تهمت ها و توهین هایی شنیدم که دلم که نه وجودم رو زخمی کرد.

دو سال پیش حوالی مهر در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم..نویسنده مطلبی به من داد برای خوندن که اتفاقا پیامک بیننده های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود..در پایان یک جمله، کلمه ای نوشته شده بود و قرار بود که من بدون گفتن عبارت دقیق با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره ای هم به شخصیت عروسکی کلاه قرمزی داشت..همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو و در حالیکه اصلا حق دخالت در آیتم من رو نداشت چیزهایی گفت و من برای اینکه بهشون بگم دست بردار و بذار کارم رو انجام بدم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم بلکه ایشون از دخالت در کار من منصرف بشه… .

کامران نجف زاده و خبر بیست و سی اما علیرغم انتظاری که میرفت غیرحرفه ای عمل کردند و بدون اطمینان از واقعیت ماجرا به آنچه روی آنتن دیده بودند بسنده کردند و با سال ها آبروی کاری من بازی کردند و موجبات توهین های سرشاری رو به من فراهم کردند.

فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و من دو سال تمام خونه نشین شدم…البته هستند کسانی که حرف هایی بسیار تندتر و اشتباهاتی بسیار زشت تر انجام دادند اما از اونجایی که من نه پدرم فلانیه و نه عموم بهمانی رها شدم و اونها اما در کمال ارامش به کارشون ادامه میدن.. ..من مبینا نصیری هستم..مجری که تنها و بدون کمک احدی دونه دونه پله های گویندگی و اجرا رو بالا اومدم و از اجرای آیتم بسیار کوچیکی در رادیو صدای آشنا کارم رو شروع کردم..بارها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدایم شنیده نشد..با زحمت و استخون خورد کردن تازه داشتم پا میگرفتم که به لطف دوستان سال ها به عقب پرت شدم…. .

من مبینا نصیری هستم،… دختری که نه به کسی باج داد و نه التماس کرد..پشت صحنه ای ندارم و ایمان دارم خداوند بهترین روزی دهنده هاست…من هر شب آنتن زنده تلویزیونی ندارم….،من خانواده گردن کلفتی ندارم که اگر هر اتفاقی برام افتاد مثل خیلی ها ظرف یک هفته مشکلم رو حل کنند…. من دختر جانبازی هستم که نه دنبال بالا بردن درصد جانبازیش بود نه حتی دنبال نشونه و مدرکی ازش….من اینجا هستم در کنار شما و زیر سایه مرتضی علی….

در انتها باید بگم ناظر پخش اون برنامه بلافاصله بعد از اون بخش به داخل استودیو آمد و اون برگه گرفت و نه تنها دید که نوشته نویسنده بوده بلکه اون رو ضمیمه گزارشش کرد … تمامی همکاران من در داخل استودیو هم گواه این مدعا و شاهد این ماجرا هستند…، دوستانی هم که تمایل دارند از صحت این ماجرا با خبر شوند با حراست تلویزیون تماس بگیرند….