نوستالژی و خاطره های جالب به یادماندنی عید نوروز اسفند 93
یادش بخیر ، قول و قرار با بچه های کلاس واسه مدرسه نرفتن
و اون دلهره خاص از اینکه نکنه همه رفته باشن !!!
– – –
یادش بخیر ، بوی خوب پیک شادی که دست نخورده تا سیزده بدر توی کیفمون میموند !
– – –
یادش بخیر ، لگن ماهی قرمز توی یخچال !
– – –
یادش بخیر ، شروع عید و دعا واسه اینکه دیرتر تموم بشه !
– – –
یادش بخیر ، حس شادی خیلی خاص روزهای تعطیل قبل سال تحویل !
– – –
یادش بخیر ، خرید تجهیزات چارشنبه سوری
از ۲ماه قبل و قایم کردنشون توی سوراخ سمبه های خونه !
– – –
یادش بخیر ، ذوق و شوق لباس و کفش نو و پروو کردن هر روز اونا جلوی پدر و مادر !
– – –
یادش بخیر ، تنگ ماهی خاک خورده روی طاقچه !
– – –
یادش بخیر ، فرش های آویزون شده از لبه پشت بوم و خونمون که انگار بهش پاتک زدن !
– – –
یادش بخیر ، شیشه و روزنامه و چهارپایه بازی !
– – –
یادش بخیر ، مادرم و پاک کردن تار عنکبوت های کنج سقف !
– – –
یادش بخیر ، پدرم و پاکت های مخصوص آجیل !
– – –
یادش بخیر ، التماس خریدن ماهی سه دم و چهار دم
و شمارش هر روز اونا و ترس از اینکه نکنه مرده باشن !
– – –
یادش بخیر ، بوی سقف تازه رنگ خورده آشپزخونه !
– – –
یادش بخیر ، حس هیجان اینکه وقت واسه کارایی که باید انجام بدیم خیلی کمه !
– – –
یادش بخیر ، سبزه های تازه جوونه زده و فکر اینکه کووووو تا این زرد بشه ؟
– – –
یادش بخیر ، چرتکه انداختن عیدی هایی که قراره از فک و فامیل بگیریم !
– – –
یادش بخیر ، عشق و حال تعطیلات از یه طرف و ترس و اضطراب مدرسه از یه طرف !
– – –
یادش بخیر ، سرمای خاص صبح های بهار و صدای گنجشک و جوونه های کوچیک درخت خرمالو !
– – –
یادش بخیر ، اشباع شدن از خوراکی های عید و زده شدن از هرچی آجیل و شیرینیه !
– – –
یادش بخیر ، شروع شمارش معکوس برای روزهای باقی مونده از عید !
– – –
یادش بخیر ، سیزده بدر :
آتیش بازی و غذای روی پیک نیک و نوشابه شیشه ای و تاب بازی
و لحظه تلخ تموم شدنش و برگشتن به خونه با کلی خستگی و ناامیدی !
– – –
یادش بخیر ، غم عجیب عصر سیزده بدر و تنها فکرمون : پیک شادیمو حل نکردم !
– – –
یادش بخیر ، عصر سیزده بدر و آرزوی اینکه ای کاش امروز ۲۹اسفند بود ولی … !
– – –
یادش بخیر ، کوچه خلوت و سبزه پلاسیده شده توی جوب !
– – –
یادش بخیر ، صبح ۱۴فروردین…
– – –
یادش بخیر شوق گرفتن عیدی های نو و تا نخورده
– – –
یادش بخیر لباس نوهامو میپوشیدم و اول از همه میرفتیم خونه مامان بزرگ و بابابزرگ
– – –
یادش بخیر تخمین میزدیم کی چقد عیدی میده!!!
– – –
یادش بخیر برای هر چیز که در قدیم بود و الان نیست…
منبع: سه علی سه