پارس ناز پورتال

عواقب بد محرم شدن دوران نامزدی با مهران !!

عواقب بد محرم شدن دوران نامزدی با مهران !!

متاسفانه من و مهران با اطلاع بزرگترهای مان با هم به این طرف و آن طرف می رفتیم تا بیشتر با هم آشنا شویم و در همین روابط بود که برایم مشکلی به وجود آمد.
خراسان: جلسه خواستگاری با شور و هیجان خاصی برگزار شد و همه بزرگ ترها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند. پدرم آن شب شرط گذاشت که هر چه سریع تر باید برای انجام آزمایشات و عقد رسمی دست به کار شویم اما خانواده مهران یک ماه فرصت خواستند تا پس از برگزاری مراسم سالگرد درگذشت پدربزرگ داماد برای عقدکنان اقدام کنیم.

پدرم در ابتدا با این شرط موافقت نکرد اما مادرم که انگار خیلی عجله داشت او را به داخل اتاقی صدا زد و گفت: مرد حسابی، این خانواده به خواستگاری هر دختری که بروند جواب رد نخواهند شنید. چرا بهانه گیری می کنی؟

پدرم با شنیدن این حرف ها موافقت خودش را اعلام کرد و در این شرایط من و مهران به طور خودمانی و به طور محرمانه با هم محرم شدیم تا در فرصتی که در اختیار داریم مقدمات مجلس عروسی مان را فراهم کنیم.

عروس پشیمان در مرکز مشاوره پلیس خراسان رضوی افزود: متاسفانه من و مهران با اطلاع بزرگترهای مان با هم به این طرف و آن طرف می رفتیم تا بیشتر با هم آشنا شویم و در همین روابط بود که برایم مشکلی به وجود آمد.

مهران از این بابت خیلی نگران شده بود و مدام خودش را سرزنش می کرد. او پشت سر پدر و برادر بزرگش به دلیل این که آموزش های لازم را در رابطه با روابط دوران نامزدی به او نداده بودند بد و بیراه می گفت و اعصابش خیلی خرد شده بود.

بالاخره مراسم سالگرد پدربزرگ مهران برگزار شد و ما برای انجام آزمایشات قبل از ازدواج خودمان را آماده کردیم اما مهران خودش را کنار کشید. او تحت تاثیر حرف های یکی از دوستانش که همسرش را طلاق داده به من تهمت های ناروا می زند و می گوید حتما با فرد دیگری در ارتباط بوده ام و …!

نمی دانم چه خاکی بر سرم بریزم. پدرم راست می گفت و ما باید اول عقد رسمی می کردیم و بعد با هم به این طرف و آن طرف می رفتیم. الان دو ماه است که بلاتکلیف مانده ام و مانده ایم چه جوابی به قوم و خویش خودمان بدهیم.