«…رقصندگان مرد نیمه برهنه بدون این که ابزار موسیقی داشته باشند و تنها با زبان های خود انواع نت های موزون را در یک هماهنگی گروهی می نوازند. فلسفه این رقص همان موضوع خیر و شر در داستان های اساطیری است که در اغلب فرهنگ ها حکایت می شود.
شیطان در چهره انسان ظاهر می شود و دختر پادشاه را اغوا می کند و می رباید. مجموعه تدابیر ویژه ای که برای رهاسازی دختر اندیشیده می شود تا شر را با ابزار خود شیطان که همان حیله است از او دور کنند در این رقص به نمایش درمی آید. هنگامی که رقصندگان مرد وارد صحنه می شوند، فضای هیجان انگیزی ایجاد می کنند که برای مخاطبان تازگی دارد…»