پارس ناز پورتال

داستان جالب کوسه

داستان جالب کوسه

برای یک آزمایش تحقیقاتی یک زیست شناس دریا یک کوسه را داخل یک مخزن بزرگ قرار داد و چند عدد ماهی کوچک را نیز به عنوان طعمه در مخزن رها کرد.
همانطور که انتظار می رفت کوسه به ماهی های کوچک حمله کرد و همه آنها را خورد.
محقق سپس یک جدار شیشه ای داخل مخزن وارد کرده و مخزن را به دو بخش جداگانه تقسیم کرد. او کوسه را در یک طرف مخزن و ماهی های کوچک را در بخش دیگر مخزن رها کرد. دوباره مثل حالت قبل کوسه به سمت ماهی ها حمله ور شد اما این بار با هر حمله به دیواره شیشه ای برخورد می کرد و به عقب بر می گشت و دوباره با همان حالت مصمم اولیه هر چند دقیقه به سمت ماهی ها می رفت ولی فایده ای نداشت. ماهی ها در یک بخش از مخزن بدون هیچ مشکلی شنا می کردند و در نهایت پس از یک ساعت آزمایش کوسه دست از حمله کشید.

این آزمایش برای دو هفته و چندین مرتبه تکرار شد در هر زمان کوسه کمتر حالت تهاجمی به خود می گرفت. نهایتا کوسه خسته شد و دیگر به دیواره شیشه ای ضربه نزد.
محقق سپس دیواره شیشه ای را برداشت اما کوسه بازهم حمله نکرد. کوسه قانع شده بود که مانعی بین او و ماهی ها وجود دارد به طوری که ماهی ها در اطراف او شنا می کردند و هر کجا که می خواستند بدون احساس خطر می رفتند.

 بیشتر مردم بعد از تلاش و شکست خوردن عقب نشینی می کنند . همانند کوسه داستان ، ما فکر می کنیم که چون در گذشته شکست خورده ایم ، در آینده هم همیشه شکست خواهیم خورد. به عبارت دیگر ، همیشه در ذهن ما یک سد وجود دارد علیرغم اینکه هیچ سدی بین ما و خواسته های ما وجود نداشته باشد.