به راستی برای ایجاد یک رابطه مثبت و سازنده بین این اقوام همیشگی چه باید گرد؟!
راهنماییهای خواسته نشده بحران ایجاد میكند
عوامل متعددی میتواند به ایجاد درگیری در خانواده منجر شود. متداولترین عاملی كه اغلب مورد توجه قرار میگیرد درگیری «داماد با مادرزن» یا «عروس با مادرشوهر» است.
مشكل مشترك، قدرت كشمكش نسلهاست. هر شخصی سلیقهها و احساسات خاص خود را دارد، بنابراین اختلاف داماد با مادرزن تعجب ندارد. این اختلاف ذائقه در موضوعاتی نظیر كجا زندگی كردن، چگونگی تعیین خطمشی زندگی و … خود را نشان میدهد. در این میان برخی ترجیح میدهند شیوه تركیبی زندگی را انتخاب كنند و برخی به سبك مستقل روی میآورند. به هر حال نمیتوان انكار كرد یكی از عوامل شایع و ویرانگر ازدواج، كشمكش بر سر قدرت است. بیشترین كشمكشها هم بین «داماد و مادرزن» یا «عروس و مادرشوهر» اتفاق میافتد. در كشمكشهای طولانی به ندرت میتوان برنده را پیدا كرد. وجود كشمكش زیاد به این معناست كه مردم اصلا فراموش كردهاند برای چه چیزی میجنگند.
«راهنماییهای درخواستنشده» یكی از اهرمهای ایجاد بحران در روابط داماد و مادرزن است، گاه مشكل داماد با مادرزن به روزهای اول آشنایی و خواستگاری برمیگردد. بعضی وقتها مادرزن به دلیل ایجاد محدودیت، تعیین خطمشی و… رنجش را در دل داماد ایجاد میكند كه مدتها آن رنجش بر روابط آنها سایه میافكند و طبیعتا در ادامه به تعارضات شدید زوج دامن میزند. البته بسیاری از خانوادهها هم هستند كه با برخورداری از فرهنگی غنی میان فرزندان خود و افرادی كه به عنوان داماد یا عروس وارد خانوادهشان میشوند تبعیضی قائل میشوند و
بسیاری از دخترها و پسرها سالها پیش از ازدواج در بمباران اطلاعات منفی از كاراكتر «مادرشوهر» و «مادرزن» قرار میگیرند. در جامعه ما عموما تصویری منفی از «مادرزن» ارائه میشود، از این زاویه شاید بتوان بخشی از اختلافات داماد و مادرزن را ناشی از این تلقینات دانست. این تلقینات منفی در شكاف رابطه، تاثیرگذاراست. بسیاری از زوجهایی كه با این ذهنیت غلط زندگی خویش را آغاز میكنند بدون آنكه واقعا دخالتی از جانب بزرگترها به زندگی آنها وارد آید از همان ابتدا سعی بر جداسازی میكنند و محدودیتهایی برای آمد و شد قائل میشوند كه همین مساله نیز میتواند به شروع چالشهای خانوادگی بعدی منجر شود.
سكوت در جمع، مشاجره در خلوت
«پذیرا بودن تجربیات» به عنوان شرط بزرگ ارائه تجربه از سوی بزرگترها است؛ عنصری كه همچنان در خانوادههای ما مغفول مانده است؛ گاهی مادرزنها یا مادرشوهرها احساس میكنند با ارائه تجربیات زندگی خویش میتوانند گامی برای سعادتمندی فرزندانشان بردارند اما به این مساله توجه نمیكنند كه داماد یا عروس پذیرای تجربیات آنها هستند یا نه، اما اتفاقی كه اینجا میافتد اتخاذ سیاست سكوت از سوی جوانترهاست. زوجهای جوان در برابر این پیشنهادها معمولا سكوت میكنند اما آیا این سكوت دلیلی بر تایید حرف بزرگترها است یا اینكه این سكوت در خلوت زوجها به آتشفشانی از مشاجرهها تبدیل میشود؟ اتفاقی كه امروزه در مجتمعهای قضایی و دادگاههای خانواده به عینه دیده میشود.
والدین در حاشیه زندگی زوجها باشند
اگر داماد، مادرزن و همسر را اضلاع یك مثلث بدانیم، نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمیتوان نادیده گرفت. زن نقش بسیار مهمی در كاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. ما باید روی رشد فكری زن وقتی زندگی مشترك را آغاز میكند، حساب باز كنیم. اگر زن جوانی كه به تازگی ازدواج كرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد میكند بسنده كند رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیك كرده است، بنابراین اگر زن جوانی با
از هشیاری برای ایجاد تغییر استفاده كنید و آن را بهانهای برای منطقی جلوه دادن رفتار قرار ندهید.
همه افراد (در اینجا مادرزن و مادرشوهر) دارای نقاط ضعف و قوت هستند. با احساسی فكر كردن فقط نقاط ضعف آنها را میبینید. از آگاهی به عنوان محركی كه از تكرار این الگوها جلوگیری میكند بهره بگیرید.
درگیری شخصی یا حمایتگرایانه صدمات ناخواستهای به ازدواج میزند. شما به صورت ایدهآل حالت دوستانهای با اعضای خانوادهتان دارید بنابراین با دیگران نیز روابط مهربانانه را حفظ كنید.
بعضی از خانوادهها با هم گروههای بزرگی را تشكیل میدهند و انتظار این كه چه كسی را دوست بدارید غیرواقعی است.
اولویت شما ایجاد ازدواج راضیكننده است. شما خواهان یك خانواده سببی و گسترده با پشتیبانانی قوی برای ازدواج خویش هستید. این امر لازم نیست اما مفید است.
والدین تصور میكنند بچههای بالغ به كمال مطلوب نرسیدهاند، بنابراین آرزوی همدلی كامل برای آنها میكنند. تصمیم این كه فرزند آنها با چه كسی ازدواج میكند، مهمترین تصمیم زندگی آنها است. طرحریزی ازدواج بخصوص خدمات و هزینهها ، از طرفی رجوع كردن به والدین یا خانواده سببی جهت پشتیبانی از مشاجرههای خانوادگی به جدال بدی منجر میشود و درگیریهای حمایتی را تشدید میكند. اگرچه گاهی فراوانی برخوردهای اجتماعی میتواند تكنیك عاقلانهای باشد اما اجتناب و تاخیر در رسیدگی به این موضوعات باعث ایجاد كینه و سوءظن میشود.
راهنمایی در برخوردها و آسیبهای گذشته نباید از سر حسادت و اكراه باشد. بر روابط كنونی تمركز كنید و با ناامیدی یا عصبیت آن را كنترل نكنید.
تا آنجا كه مقدور باشد زوجهای جوان باید اختلافات پیشآمده را با درایت نزد خود تحلیل و بررسی كنند، با این حال اگر از حل اختلافات پیشآمده عاجز ماندند به افراد معتمد باتجربه یا متخصصان این حوزه اعم از مشاوران و روانشناسان مراجعه كنند. از این زاویه مشاوره پیش از ازدواج و پس از ازدواج میتواند بسیاری از نقطههای تاریك و ابهامآمیز در روابط زوجها را روشن كند. از طرفی زوجها وقتی از طرف پدر و مادرهایشان احساس دخالت و اختلاف
منابع:سیمرغ / جام جم آنلاین همراه با اضافات و تغییرات