وقتی به جهان و موجودات مینگریم آنها را یك مجموعة منظم و دارای نظام كه در مسیری معین رو به سوی هدفی خاص حركت میكند میبینیم. این حركت حركتی به سوی كمال است، و همة موجودات به سوی كمال در حركتاند. اصولاً تمام حركتها در جهان نوعی حركت كمالی هستند بدین معنی كه خداوند هر موجودی را كه آفریده، او را به كمال خاص خود رهنمون گشته است.
در تعالیم كتاب آسمانی و آموزههای معصومین(ع) چنین روایت میشود كه:
جهان منظم و دارای هدف بوده (هدایت عامه) انسان هم موجودی هدفمند و دارای هدف خاص و برای رسیدن به این هدف (هدایت خاص انسان) هم عقل و اختیار (به عنوان ابزاری درونی) و پیامبران و كتب آسمانی (به عنوان ابزاری بیرونی لازم و ضروری میباشند.
خداوند متعال كه آفرینندة انسان است، بهترین كس برای خبر دادن از آینده و دادن برنامه برای سعادت انسان است. پیامبران را برای ابلاغ این اخبار و برنامهها به بشر، مبعوث نموده است.
علی(ع) دلیل بعثت پیامبران را چنین بیان مینمایند:
خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پی در پی اعزام كرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمتهای فراموش شده را به یادآورند. و با ابلاغ احكام الهی حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی پنهانشده عقلها را آشكار ساخته، نشانههای قدرت خدا را معرفی نمایند.
در ادامه خطبه مولا چنین میفرمایند:
خداوند هرگز انسانها را بدون پیامبر، یا كتابی آسمانی، یا برهانی قاطع و یا راهی استوار رها نساخته است.
بنابراین فلسفة ارسال رسل و انزال كتب، بیان و ترسیم راه الهی همراه با حجتها و برهانهای قاطع و احكام روشن در هدایت انسان میباشد.
امام(ع) دربارة دلیل بعثت نبیّ اكرم و وجود ایشان، به تكمیل دوران نبوّت اشاره نموده، میفرمایند:
تا اینكه خداوند سبحان برای وفای یه وعدة خود و كامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمد(ص) را مبعوث كرد. پیامبری كه از همة پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود و نشانههایش شهرت داشت تولدش بر همه مبارك بود.4 در كتب آسمانی قبل از پیامبر اكرم(ص) تمامی مشخصات آن حضرت ذكر شده بود. چنانچه در قرآن آمده است:
كسانی كه به آنان كتاب (آسمانی) دادیم (یهود و نصاری) محمد(ص) را همانند فرزندان خود میشناسند.
ضرورت نصب امام
در تكمیل مبحث هدایت، امیرالمؤمنین(ع) مسئلة ضرورت وجود امام پس از پیامبر را بدین شكل مطرح میكنند:
رسول گرامی اسلام(ص) در میان شما مردم جانشینانی برگزید كه تمام پیامبران گذشته برای امتهای خود برگزیدند، زیرا آنها هرگز انسانها را سرگردان رها نكردند و بدون معرّفی راهی روشن و نشانههای استوار، از میان مردم نرفتند.
همه پیامبران و حجّتهای الهی آمدهاند تا این شرایط برای انسان فراهم شود. هر چند ایشان نهایت سعی خود را نمودهاند امّا به دلیل شرایط زمانی و مكانی و دشمنان، هیچكدام از آنها نتوانستهاند این شرایط را به نحو كامل فراهم نمایند. البّته در پرتو نور الهی پیامبران و امامان(ع) افراد شایستهای در هر دوره به درجات عالی انسانی و ایمانی رسیدهاند كه بسیار محدود میباشند، امّا همه آحاد جامعه نتوانستهاند از این شرایط استفاده كنند و به كمال مطلوب برسند. زیرا اگر اینگونه نبود میبایست در یك برهه از زمان هیچ فرد مشرك و ملحدی در جامعه وجود داشته باشد.
همه پیامبران انسانها را وعده به آمدن نبیّ اكرم(ص) دادهاند چنانكه در مطلب قبل آوردیم مولا علی(ع) در مورد پیامبر گرامی اسلام فرمودند:
(خداوند) از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود.
نبّی اكرم(ص) و ائمّه معصومین(ع) هم وعده به آمدن حضرت صاحبالامر(عج) دادهاند و وعده نمودهاند كه در زمان این حجت الهی تمام شرایط برای رشد و كمال انسانی فراهم میگردد و همه انسانها در این زمان به كمال میرسند.
اسباب كمال در حكومت مهدوی
عواملی كه حكومت حضرت مهدی(عج) را موجد شرایط كمال انسانی میسازند.
1. مهمترین عامل و مهیا كنندة تمام شرایط، «منوّر شدن زمین به نور الهی» است و خداوند با عنایت ویژهای كه به آن حضرت دارد، خود، شرایط ظهور و تحقق آرمانهایشان را فراهم میسازد. در روایات از این موضوع، تعبیر به اشراق گردیده است از جمله مفضل بن عمر گوید از امام صادق(ع) شنیدم كه میفرمودند:
همانا چون قائم(ع) قیام كند زمین به نور پروردگارش روشن میشود.
2. همچنانكه از اسم حضرت(مهدی) پیداست ایشان به همة امور، كاملاً هدایت شدهاند و هیچ امر مخفی بر ایشان پوشیده نیست. بنا به فرمایش امام صادق(ع) كه میفرمایند: زیرا او بر امری پوشیده هدایت میشود.
در نتیجه دیگران را نیز از جمله به امور مخفی و پوشیده هدایت میكند.
3.ایشان صاحب حكومت عدلاند. حضرت صاحب عدل مطلق، فراگیر، جهان شمول و بدون قید هستند، امام زینالعابدین(ع) در این باره میفرمایند: امام مهدی(ع) زمین را از قسط و عدل پر میگرداند.
بنابراین در آن نظام روحیّه التیام، خوگرفتن دلها به یكدیگر بر جان و روح حاكم میگردد. اینهمه دزدی، خیانت، جنایت و قانون گریزی كه در جوامع بشر دیده میشود دلیل عمدهاش وجود جور و ستم در قوانین حاكم بر كشورها و یا جور و ستم در مقام تطبیق و اجرای قوانین است.
مولا علی(ع) نتیجة رابطة عادلانه بین حاكم و مردم را چنین بیان مینمایند:
آنگاه كه مردم حقّ رهبری را ادا كرده و زمامدار حقّ مردم را بپردازد، حقّ در آن جامعه عزّت مییابد و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار و سنّت پیامبر پایدار میشود. پس روزگار اصلاح شده، مردم در تداوم حكومت امیدوار، و دشمن در آرزوهایش مأیوس میگردد.11
آنچه مسلّم است اینكه فقط در زمان حضرت مهدی امام زمان(ع)، این شرایط به وجود میآید، یعنی هم والی حقّ رعیت و مردم را به كمال رعایت میكند و هم مردم حقّ والی را. البته والیانی چون مولا علی(ع) حقّ رعیّت را به تمامی و كمال آن ادا نمودهاند امّا طرف دیگر یعنی مردم این استعداد و آمادگی را نداشتند كه حقّ والی خود یعنی مولا علی(ع) را رعایت نمایند. نه تنها ایشان را همراهی نكردند بلكه در بسیاری از موارد در مقابل ایشان ایستادند و حتّی جنگها بر علیه ایشان به راه انداختند و نهایتاً حضرت را به شهادت رساندند.
قابل توجه اینكه زمانی یك حاكم، یا هیئت حاكمة یك كشور میتوانند عدالت را در جامعه گسترش دهند كه زمینة روحی پیاده شدن عدل توسط مردم فراهم شده باشد. اگر عدل بودن دستوری ـ هرچه عادلانه و به حق ـ از سوی مردم درك نشود، هر چند حاكم یا حاكمان تلاش نمایند باز هم در مقام اجرا با مشكل روبرو میشوند. برای مثال اگر بهترین قوانین راهنمایی و رانندگی در كشوری طرّاحی شده و خبرهترین افراد برای اجرای آن نظارت داشته باشند تا زمانی كه مردم ضرورت آنرا درك نكنند، ارتكاب تخلفات توسط گروهی از آنان امری بدیهی است. قبضهای سنگین جریمه در ارتباط با رانندگی گواهی روشن بر این مطلب است.
حال ببینیم در زمان حضرت صاحبالامر برای مردم چه اتّفاقی میافتد و به زبانی دیگر مردم زمان حكومت حضرت ولیعصر(ع) چه خصوصیّتی خواهند داشت كه آمادگی پذیرش قوانین عادلانه حضرت را به كمال دارند:
اول، علم در زمان حضرت به كمال میرسد یعنی حضرت ولیعصر(ع) پرده از تمامی علوم مقدور بشر برداشته، آن را به كمال در اختیار مردم قرار میدهند. شاهد این موضوع كلام گهربار حضرت امام صادق(ع) است كه میفرمایند:
علم و دانش بیست و هفت حرف (بیست و هفت شاخه و شعبه) است تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناختهاند. اما هنگامی كه قائم ما قیام كند، بیست و پنج حرف (بیست و پنج شاخه و شعبه) دیگر را آشكار و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه میكند تا بیست و هفت حرف آن منتشر گردد.
دوم، شعور و احساس مردم بسیار بالا میرود به حدّی كه میتوانند این نظام عادلانه را تحمل و حتی خود، در اجرای آن نقش اساسی داشته باشند.
حضرت صادق(ع) میفرمایند:
هنگامی كه قائم ما قیام كند خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت میكند كه میان آنها و قائم (رهبر و پیشوایان) نامهرسان نخواهد بود. با آنها سخن میگوید و سخنش را میشنوند و او را میبینند در حالی كه او در مكان خویش است (و آنها در نقاط دیگر جهان).3
سوم، به آنها حكمت داده میشود كه مهمترین عامل در ایجاد شرایط اجرای عدالت در جامعه است، زیرا نشانگر درك بالای مردم آن زمان و انجام امور بر اساس عقل و خرد است و كسی كه حكیم باشد كار خلاف عقل انجام نمیدهد. امام باقر(ع) میفرمایند:
در زمان حضرت صاحب، به خلق، تا آنجا حكمت داده میشود كه زن در خانة خود حكم میكند به كتاب خداوند و سنت رسول خدا.
اما رهبری و اجرای عدالت حضرت مهدی(عج) چه خصوصیّاتی را داراست و چگونه میتواند عدالت، فضایل، مكارم اخلاقی و در یك كلام تمام خوبیها را بر جهان حاكم نماید.
اولاً: امام زمان(ع) بندگان خدا را برای خدا دوست دارد و برای او همه بندگان خدا یكسان و مساوی هستند، چه مرد و چه زن چه كوچك و چه بزرگ و هر نژاد و قوم كه باشند. البته این سیرة همه اجداد طاهرین ایشان(ع) بوده است بر خلاف اكثر حاكمان كه مردم را برای خود و در جهت منافع خودشان میخواهند. امام علی(ع) میفرمایند:مردم من شما را برای خدا میخواهم و شما مرا برای خودتان.
امام زمان(ع) نیز مردم را برای خدا میخواهد و كسی كه مردم را برای خدا بخواهد تنها حكم خدا را بر ایشان جاری میسازد.
ثانیاً: دانش امام دانشی وسیع و گسترده است و احاطة كامل به همة ابعاد عدالت و فرودگاههای آن دارد. امیرالمؤمنین(ع) در اینباره میفرمایند:
زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و معرفت كامل آن را فرا گرفته است.
ثالثاً: حكم و قضاوت ایشان است كه زمینة اجرای عدالت را فراهم مینماید. زیرا حضرت با علم الهی حكم نموده و برای حكم دادن نیاز به بیّنه و دلیل ندارد و خود، گناهكار و خاطی را با علم خدایی كاملاً میشناسد. امام صادق(ع) فرمودند:
دنیا به پایان نخواهد رسید تا اینكه مردی ازما اهل بیت خروج نماید. در حالی كه با حكم و داوری مینماید و از مردم بیّنه و دلیل نمیخواهد.
4. زمین تمام ذخایر و ثروتهای خود را در اختیار حضرت قرار میدهد و امام آنها را در بین مردم تقسیم مینمایند، مردم تا آنجا غنی میشوند كه هیچ فردی كه بتوان به او صدقه داد پیدا نمیشود. امام صادق(ع) میفرمایند:
در زمان ظهور (حضرت مهدی(ع)) زمین گنجهای خود را آشكار سازد، بدان سان كه مردم در روزی زمین گنجها را ببینند و برای احسان كردن به كسی به وسیلة مال خود یا دادن زكات به او جست وجو كنند، ولی هیچ كس را نیابند كه احسان یا زكات را بپذیرد و مردم به واسطة آنچه خداوند بدانها روزی كرده همگی بی نیاز و توانگر شوند.
به همین دلیل كسی نیازی نمیبیند كه به حقوق دیگران تجاوز نماید و هر كس هر چه بخواهد در اختیار دارد. البته رشد عقلی، علمی و ایمانی انسانها این امر را تقویت مینماید. امام باقر(ع) وجود امنیت و برادری در آن زمان را بدینگونه بیان مینمایند:
به هنگام رستاخیز امام قائم(ع) آنچه هست دوستی و یگانگی است، تا آنجا كه هر كس هر چه نیاز دارد از جیب دیگری برمیدارد بدون هیچ ممانعتی.
جمعبندی
از این نوشتار این نتیجه به دست میآید كه شرایط تحقق آرمانهای انسان ـ چه به لحاظ مادّی و چه معنوی ـ تنها و تنها در زمان تشكیل حكومت حقّه حضرت مهدی(ع) ـ ارواحنا له الفداء ـ ایجاد میگردد. از لحاظ مادی انسان امید رفاه كامل در زندگی را دارد كه با توجه به تكامل علوم و بركت خداوند در زمین و فراوانی ثروت، كاملترین شرایط رفاه مادّی انسان به وجود میآید. آبادانی، فراوانی نعمت، رشد و توسعة تكنولوژی، ظهور بركات زمین و توسعه امنیت از جمله نتایج تشكیل آن حكومت است. از لحاظ معنوی نیز تمام شرایط رشد معنوی انسانی در آن روزگار محقق میشود. تكامل عقول، اشراق نور الهی بر زمین و بر دل و جان بندگان خدا، نابودی كامل دشمنان انسانیّت و استقرار دین الهی شرایط را برای رشد معنوی همة حقطلبان فراهم میآورد.