نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست / گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست ، نرو . . .
.
.
.
عشق تو مانند روح در وجود من است که فقط هنگام مرگ از هم جدا میشویم . . .
.
.
.
مینویسم خاطرات با اشک و آه / در شبی غمگین و تاریک و سیاه
مینویسم خاطرات از روی درد / تا بدانی دوریت با من چه کرد . . .
.
.
.
بر تن ما نکند آتش دوزخ اثری / چون به آتش کده مهر شما سوخته ایم . . .
.
.
.
زیبا ترین آغاز را با تو تجربه کردم ، پس تا زیباترین پایان با تو میمانم . . .
.
.
.
دریا چه دل پاک و نجیبی دارد / چندیست که حالات عجیبی دارد
این موج که سر به سخره ها میکوبد / با من چه شباهت عجیبی دارد . . .
.
.
.
روزی که یادت نکنم روز خدا نیست / سوگند به اسمت که دلم از تو جدا نیست . . .
.
.
.
حلالم کن اگر دوری اگر دورم / اگر با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم
بگو عادت کنم بی تو که میدونی ، نمیتونم / که میدونی نفس هامو به دیدار تو مدیونم . . .
.
.
.
خواستم یه اس ام اس توپ برات بفرستم ، وسط راه منفجر شد !
همه فهمیدن دوستت دارم . . . !
.
.
.
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد / حیف باشد که تو باشی و مر ا غم ببرد . . .
.
.
.
ز چشمانت نگاهی ده به چشمانم / که چشم من به هر چشمی نمی نازد . . .
ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را / اینگونه به خاک ره میفکن ما را
ما در تو به چشم دوستی می بینیم / ای دوست مبین به چشم دشمن ما را . . .
.
از نفرت تا علاقه یک محبت
از دشمنی تا دوستی یک لبخند
از جدایی تا پیوند یک قدم
از دوری تا صمیمیت یک اس ام اس !
.
.
.
در بودنت به نبودنت و در نبودنت به بودنت می اندیشم ای بود و نبود من !
.
.
.
وقتی یارشو با کسی می بینه
وقتی بفهمه اون دوستش نداره
وقتی بفهمه هیچ وقت به اون نمیرسه . . .
.
.
.
تو دیگه بر نمیگردی ولی من چشم انتظارم / هنوز برام عزیزی چه دل ساده ای دارم . . .
.
.
.
سازگلهای دلم آهنگ توست / یار بی رنگ غزل هم رنگ توست
رفتی اماجان چشمانت بگو / حس نکردی یک نفردل تنگ توست . . .؟
.
.
.
به قلبم نشستی نگفتم چرا / دلم را شکستی نگفتم چرا
یکی خواب شبهای من را ربود / چو دیدم تو هستی نگفتم چرا . . .
.
.
.
آدم از روز اول تا روز آخر تاوان پس میده
تاوان زنده بودن ، تاوان زندگی کردن و تاوان به دنیا آمدن . . .
.
.
.
بنازم حسن نیکویت / عجب یادی ز ما کردی
فضای تنگ قلبم را / زمین تا آسمان کردی . . .
.
.
.
قلکمو میشکنم با نصف پولش نازتو میخرم ، با نصف دیگش مداد رنگی تا نازتو بکشم . . .
.
.
.
تو را با غیر خود می بینم صدایم در نمی آید / دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم باده خوردم خون گریستم کنجی افتادم / تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید . . .
.
.
.
در دوستی ِ ما،
پارسال
امسال
یا سال آینده
تنها طول ِ آن را افزایش می هد،
عمق آن در توان کلمات نیست . . .
.
.
.
تو همان مهربانی هستی؟!
یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم …
می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید . . .
.
.
.
تو را با تیشه ی عشقم میان مرمر قلبم تراشیدم
از آن پس من تو را چون بت پرستیدم . . .