پارس ناز پورتال

فال ها از کی آمدند و رونق گرفتند ؟

فال ها از کی آمدند و رونق گرفتند ؟

بشر از زمانی كه خود را شناخت و به این نكته مهم پی برد كه دارای نیروئی فارق العاده بنام فكر است . و به كمك آن می تواند بر بسیاری از محضلات و مشكلات زندگی خود فائق شود در این اندیشه نیز افتاد كه هر طور كه می تواند در بهبود اوضاع شخصی و خانوادگی خود بكوشد و در این تصمیم زمانی واضح كرد مصمم تر شد كه به تدریج دریافت در زندگی مسایلی هم وجود دارد و پیش می آید كه نه قدرت بدنی قادر به حل آن است و نه نیروی عقلانی و كلوی و حتی راه های خلاف و موذیانه نیز نمی توانند كه بر آن مشكلات پیروز شوند . قرن ها بشر متحدن اولیه با

این مشكلات به طرق مختلف دست و پنجه نرم كرد و در هر مورد نیز شكست خورد تا به تدریج این فكر برای او پیش آمد كه علاوه بر نیروهای طبیعی و شناخته شده نیروهای دیگری نیز ممكن است وجود داشته باشند كه او قادر به شناختن آنها و پیدا كردن راه حلی برای مقابله با آنها نیست و ترس از این نیروها از همان زمان در مخیلة بشر پیدا شد بشر با دشمن مرئی و موجود هر طور كه بود مقابله می كرد ولی با دشمنی كه نا مرئی و نا معلوم است چگونه می توانست روبرو شود و بجنگد ؟

بشر متمدن آن روزگار كه به حكم اجبار هنوز به درجة رشد فكری امروز نرسیده بود وقتی می دید كه با همه نوع بلاهای ارضی و سماوس كه بر زندگی او و همنوعان او سبوط می كند و نازل می شود می تواند با همان وسایل اولیه ای كه در اختیار داشت مبارزه كند ولی با آن چیزی كه نمی داند چیست و به چشم و گوش و هوش او نیز نمی آید نمی دانست چه كند . قرن های دیگر بر تمدن بشری گذشت بشر در زمینه های مختلف به نیروی همان عادل ممیزة او از دیگر جانوران یعنی فكر و هوش پیروز بهائی یافت . یكا یك مجهولات بر او علوم شدند . و به خاطر



همین كشفیات بود كه در جوامع آن روز این فكر پیدا شد كه عوامل ناشناخته ای هم كه مانع تحقیق خواسته ها و آرزوهای بشری می شوند در شمار همان مجهولات هستند و آنها معلوم شده اند این مجهول نیز باید معلوم شود . وقتی كه بزرگترین دانشمندان زمان نیز در راه كشف این مجهول كه هنوز اسمی هم نداشت درمانده و ناتوان شدند گروهی موقع شناس و فرصت طلب نیز پیدا شدند كه تصمیم گرفتند با توجه به ازیاد روز افزون كسانی كه در زندگی روزمره دچار مسایلی می شوند كه دو محیطة خود آن مسایل را معلول فعالیتهای همان موجود یا نیرو یا عامل نا

موجود فرض می كردند درصدد بهره برداری از نیازمندان بر آیند و فال و پیش گویی به این ترتیب به وجود آمد . ما افراد بشر از مورچه و زنبور كمتر نیستیم شما ببینید كه یك مورچه برای رسیدن به مقصودی كه دارد چند راه را آزمایش می كند تا بالاخره موفق شود و موفق هم می شود توسل به فال و فال بین هم یكی از همان راه ها ( بعدی ) است كه بشر امتحان می كند شاید او را به مقصود برساند .