2. گاه مشاهده می شود كه مرد به دلایلی چون مسائل اقتصادی یا فشار كشور مبنی بر خروج تصمیم به ترك ایران می گیرد و بر خلاف تعهدات قبلی خود به دختر خانم و خانواده اش، همسرش را مجبور به همراهی با خود و ترك وطن می نماید.
3. تفاوت و تمایز فاحش فرهنگی زن و مرد نیز باعث بروز اختلافات و درگیری های بسیاری در خانواده نوپایشان می گردد. از آنجایی كه هر یك از زن و مرد در كشوری جداگانه و با فرهنگی متفاوت رشد یافته اند پس بدیهی است كه در بسیاری از زمینه ها و امور با یكدیگر متفاوت باشند و حتی گاه به تضاد های فاحش برخورد نمایند كه در این صورت بروز اختلافات گوناگون باعث سست شدن پایه های زندگی زناشویی شان می گردد.
4. معمولاً زنانی كه تن به چنین ازدواج هایی می دهند پس از مدتی به دلیل از دست دادن حقوق طبیعی خود، فرار از جامعه به دلیل اشتباه در ازدواج، داشتن اختلافات زناشویی به دلیل تمایزات فرهنگی و … دچار اختلالات و تعارضات روحی و روانی می گردند.
5. فرزندان حاصل از این نوع ازدواج ها هم وضعی بهتر از پدر و مادرشان ندارند. زیرا دولت آنها را به عنوان یك شهروند ایرانی قلمداد ننموده و به آنها شناسنامه نمی دهد. نداشتن شناسنامه یعنی از دست دادن بسیاری از حقوق شهروندی چون تحصیل در مدرسه و دانشگاه، ازدواج، استفاده از خدمات درمانی و بیمه ای و… .
6. فرزندانی كه از این ازدواج ها به وجود می آیند چون احساس بی هویتی كرده و تعلق خاطری به خاك ایران ندارند و حتی از ساده ترین حقوق شهروندی هم برخوردار نیستند، بیشتر به سمت ارتكاب به جرم و جنایت و ناهنجاری ها پیش می روند. همین امر باعث ایجاد آسیب های بسیاری چون آسیب های فردی مانند مشكلات روحی و روانی فرزندان، آسیب های خانوادگی چون: مشكلات خانوادگی و آسیب های اجتماعی چون: رواج جرم و جنایت در جامعه ایجاد می نماید.