آیا درمان باروری همان افت و خیزهای احساسی را كه گهگاه میشنویم در پی دارد ؟برای بیشتر مردم بله. بیشتر زوجهایی كه تحت درمان ناباروی قرار دارند، دورههای ماه به ماهِ امید و ناامیدی را پشت سر میگذارند كه با هر تاریخ تخمكگذاری و قاعدگی نو میشود.
این زوجها با دنبال كردن برنامه سخت آزمایشها و درمانها از زندگی خود بازمیمانند – سفرها را معلق میكنند، از ادامهی تحصیل میمانند، و در كار و حرفه خود هم كم میگذارند. برخی دیگر درمییابند كه اندوه، خشم، و یاس همراه با مشكلات مزمن باروری به تمام جهات زندگیشان حملهمیكند، اعتماد به نفسشان را میفرساید و دوستیهاشان را پرمسئله میكند.
سعی كنید بفهمید كه شما و همسرتان فرازوفرودهایی خواهید داشت، كه وقتی با مشكل باروری دست و پنجه نرم میكنید بیشترش فرود خواهد بود؛ این را بپذیرید. تعهد خود در پذیرش نقش والدینی را بیازمایید و اگر تصمیم جدی بر پیگیری درمان دارید، سعی كنید به عضویت یك گروه حمایتكننده درآیید. در یكی از سایت مناسب مشكلات باروری، با سایر افرادی كه شرایط شما را دارند ارتباط برقرار كنید.چرا زنها ظاهراً بیشتر از همسران مذكر خود رنج میبرند؟
بیشتر زنها طوری تربیت شدهاند كه فكر میكنند حتما یك روز باید مادر شوند. از اولین عروسك تا آخرین حمام نوزاد، دختران و زنان با انواع تصاویر كودكان و انتظارات والدین، همنشینان، مذهب، تبلیغات، و رسانهها محاصره شدهاند.
بعضی زنها مادری را قسمت اعظم هویت زنانه خود و تصور از خود میدانند. برای برخی دیگر این غایت آرزوهاشان است. حتی زنهایی كه لزوما نمیخواهند مادر شوند هم نسبت به انتظارات اینگونهی اجتماع آگاهند.
فشارها برای ازدواج و تشكیل خانواده بسیار است؛ تا آنجا كه زنانی كه قادر به انجام این كارها نیستند شدیدا احساس میكنند مشكل بسیار بزرگی دارند و بشكلی دردناك چیزی در زندگی آنها كم است.
مردها برای پدر شدن اینطور تحت فشار نیستند. و بسیاری از آنها طوری بزرگ شده اند كه یاد گرفتهاند احساساتشان را سركوب كنند یا برای خود نگه دارند.
البته مرد هم بعد از طی دوره درمانی دیگر با همسر و یك ماه دیگر ناباروری، ممكن است دچار همین حس یاس و ناامیدی شود. اما بیشتر مردان نسب به همسران خود نقش مقاومتری بازی میكنند. یا شاید آنقدر به كنترل احساسات خود عادت كردهاند كه به درستی نمیدانند چه حسی دارند یا میتوانند از كسی كمك بخواهند.
اگر مشكل باروری مشخصا ناشی از ناتوانی مرد باشد، مثل ضعف كیفیت اسپرم، تصور ذهنی مرد از خود ضعیف می گردد.
مطالعات نشان میدهند كه زنهای دارای مشكل ناباروری بعنوان یك گروه همانقدر احساس اضطراب و افسردگی دارند كه زنان مبتلا به سرطان، مشكلات قلبی و اچآی وی. یك دلیل آن شاید التزام جسمانی به درمان ناباروری باشد، مثل آزمایشهای خون، قرصها، تزریق روزانه هورمون، آلتراسوند، بازیابی تخمك، و جراحی كه همگی منبع استرس و تلاطمات احساسی در زنان هستند.
همچنین، جامعه معمولا رنج حاصل از نازایی را به رسمیت نمیشناسد، و بنابراین افرادی كه توان والدی ندارند غم خود را پنهان میكنند، كه این خود تنها منجر به افزایش حس شرم و انزوا در آنها میگردد.
از زوجهایی كه با مشكلات ناباروری مواجهند، طریقه پرهیز از موانع رایج را بیاموزید. به فهرستی از منابعی كه به شما و همسرتان در مواجهه با مشكل كمك می كند مراجعه كنید.حالا زندگی عشقیمان ماشینی شده است. این برای زوجهای دیگر هم اتفاق میافتد؟
بله. بسیاری از زوجها میگویند كه به محض اینكه ذهنشان درگیر بچهدار شدن میشود، سكس بیشتر تبدیل به وظیفهای طاقتفرسا میگردد تا اسباب لذت. بیشتر درمانهای ناباروری مستلزم آن است كه شما تنها در زمانهایی خاص مقاربت كنید، كه اصلا روش مطلوبی برای عشقورزی یا لذت بردن از رفتارهای خودجوشِ جنسی نیست.
اگر زندگی جنسیتان رو به زوال گذاشته و دیگر معنی عشق از یادتان رفته، برنامه درمان را یكی دو ماه تعطیل كنید و بكوشید عشق و شادی را كه مهمترین مایه پیوند شماست به زندگی خود برگردانید.
به یاد داشته باشید كه این بحران موقتی است، دیر یا زود برطرف میشود، و به محض برطرف شدن، میتوانید رابطه سالم و رضایتبخش جنسی خود را با همسرتان ادامه دهید. در حال حاضر اگر مشكل باقی است، مسئله درمانی زوج را با مشاوری كه در زمینه مسایل ناباروری تجربه دارد مطرح كنید. مردم دایم میپرسند كی میخواهید تشكیل خانواده بدهیم. به آنها چه بگوییم كه گستاخانه نباشد؟
این افراد احتمالا بیتفاوت یا بیفكرند. اما پرسش دوستان و خانواده درباره برنامههای شما برای بچهدار شدن از روی حسن نیت است. شاید نمیدانند مشكل باردار شدن دارید، یا اگر بدانند میخواهند از روند ِ ماجرا باخبر باشند.
با این حال سر وكله زدن با این نوع سوالها میتواند دردناك باشد، مخصوصا در محافل جمعی و در تعطیلات كه خانواده و بچه مركز توجه اند. میتوانید به راحتی بگویید، «داریم بهش فكر میكنیم» یا «اگر خبر خوبی شد اول به شما میگیم».
اما اگر حرف زدن درباره مشكل بارداری ناراحتتان نمیكند و فكر میكنید شنونده دلسوزی دارید كه حرفتان را میفهمد، خودتان را محدود نكنید. متخصصان معتقدند صحبت كردن درباره این شرایط آرامتان میكند.
اگر بعضی جشنها یا گردهم آمدنها برایتان دردناك است – اگر همه خواهر برادرهاتان در یكی دو سال اخیر بچهدار شدهاند یا دایم به جاهایی دعوت میشوید كه كسی نوزادش را به رخ میكشد – به خودتان اجازه بدهید كه در چنین محافلی شركت نكنید یا بعدش حسابی گریه كنید. در طول درمان از خودتان و سلامت خود محافظت كنید.ما با مشكلات مالی درگیریم چون درمانها هزینهبردارند. چه كنیم؟
جتی در بهترین حالات، مسایل مالی فشار بسیاری بر روابط تحمیل میكند. علاوه بر میل رو به ناامیدی زوج برای بچهدار شدن، و هزینههای بالای درمان ناباروری، مشكلات مالی میتوانند مسئله را به سطح غیرقابل تحملی برسانند.
با هزینه بالا برای هر نوبت لقاح مصنوعی آزمایشگاهی، تعجبی ندارد كه زوجها نگران مسایل مالی باشند، مخصوصا از آنجا كه زنها برای باردارشدن اغلب به نوبتهای متعددی نیاز دارند.
به جای طفره رفتن از مسایل مالی، با هم بنشینید و طرحی مالی ترسیم كنید. با بیمه شروع كنید: ببینید دقیقا چه چیزهایی را تحت پوشش میدهد و چه چیزهایی را پوشش نمیدهد.
اگر بخشی از درمانهای شما را پوشش میدهد، یك نفرتان مسئول پیگیری مكاتبات بیمه و طرح مسئله با شركت بیمه شوید. سپس درآمد خود را بررسی كنید و ببینید چقدر میتوانید هزینه كنید و آنهم برای چه نوع درمانی. از خودتان بپرسید:
• آیا دوست داریم همه پس اندازمان را خرجِ باردار شدن كنیم؟
• آیا احتمال بارداری ازطریق لقاح مصنوعی آزمایشگاهی آنقدر هست كه به خرج همه پسانداز ما بیارزد؟
• آیا پول قرض گرفتن خوشایندِ ماست؟ به فرض این كه بچهدار شدیم، كی میتوانیم قرضها را پس بدهیم؟
• میل به بچهدار شدن كار راحتی است، اما مسایل مالی نیازمند تفكر منطقی است. برای مخارج خود سقفی تعیین كنید.بیش از دوسال است كه نزد متخصص باروری میرویم. چه وقت باید دست برداریم؟
دست كشیدن از رویا دشوار است، و امكانات تكنولوژیهای پزشكی كه امروزه در دسترس زوجها قرار گرفته آنها را به كوشش مدام هرماهه و هرساله وامیدارد. اما حدود یك سوم از زوجهای تحت درمان مشكل ناباروری بچهدار نمیشوند و قبل از بازگشتن به زندگی عادی باید با این قضیه كنار بیایند.
همانطور كه معمولا یكی از زوجین تمایل بیشتری به شروع درمان دارد، ممكن است یكی زودتر از دیگری آماده پذیرفتن زندگی بدون كودك یا پذیرفتن كودكی به فرزندی باشد. اینها تصمیماتی فردی هستند و زمان رسیدن به آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
زمان نهایی برای تسلیم؟ به حرف همدیگر گوش كنید، و با پزشك و همسر خود ارتباط روشنی داشته باشید. خودتان درخواهید یافت كه زمان درست پذیرش شرایط برای شما و همسرتان چه وقت است و چه زمان باید درمان را متوقف كنید.