پارس ناز پورتال

تو سختی ها کنار شوهرت باش

تو سختی ها کنار شوهرت باش

دنیا براى هیچكس یكسره نمیرود،و چرخ روزگار همیشه بر طبق‏دلخواه نمى‏چرخد،زندگى هزاران نشیب و فراز دارد،ممكن است انسان‏به بیمارى سختى مبتلا شود،ممكن است‏بیكار و خانه‏نشین گردد،ممكن‏است مال و ثروتش را از دست داده تهیدست‏شود،و صدها از این قبیل‏حوادث كه براى همه كس امكان وقوع دارد. زن و شوهرى كه دست‏بیعت را به هم داده پیمان زناشویى را امضامیكنند بدان منظور است كه در همه حال با هم و یار و غمخوار همدیگرباشند،باید پیمان زناشویى چنان استوار و رشته الفت و محبت‏به قدرى‏نیرومند باشد كه در همه حال بر سر عهد و پیمان خویش باقى بمانند، در خوشى و ناخوشى با هم باشند،در بیمارى و سلامتى،در حال وسعت وتنگدستى با هم باشند.

خانم محترم،اگر روزگار با شوهرت نساخت و تهیدست‏شد مباداغمى بر غمهایش بیفزایى و بناى ایراد و ناسازگارى را بگذارى.اگر به‏بیمارى سختى مبتلا شد و مدتى در خانه یا بیمارستان بسترى گشت رسم‏وفادارى و انسانیت چنان است كه مانند سابق بلكه بیشتر اظهار محبت‏نموده با كمال صفا از وى پرستارى كنى،از پرستارى و خرج كردن دریغ‏نكن،اگر شوهرت ندارد لیكن تو دارى باز هم از اموال خودت براى بهبوداو خرج كن،اگر تو مریض میشدى او تا قدرت داشت از مال خودش براى‏معالجه تو صرف میكرد تا بهبود حاصل كنى، اكنون كه او ندارد لیكن تودارى آیین وفادارى و عاطفه اقتضا دارد كه اموالت را در راه او صرف‏كنى،اگر در این موقعیت‏حساس بدادش نرسیدى ترا یك زن بى‏وفا وخودخواهى مى‏شمارد كه مال دنیا را بر وجود شوهر ترجیح میدهد،در اینصورت مهر و علاقه‏اش نسبت‏به تو كم میشود،و حتى ممكن است‏به‏قدرى دلسرد شود كه ترا لائق مقام همسرى ندانسته طلاق را ترجیح دهد.

به داستان زیر توجه فرمایید:
«مردى…به دادگسترى آمده بود تا همسرش را طلاق گوید.اظهارداشت:بیمار بودم دكتر گفته بود باید تحت عمل جراحى قرار گیرم.از زنم‏خواستم پس‏انداز خود را به عنوان وام در اختیارم بگذارد حاضر نشد و ازخانه من قهر كرد.ناچار در یك بیمارستان دولتى تحت عمل جراحى قرارگرفتم و اینك كه بهبود یافته‏ام محال است‏با او زندگى كنم.چون پول را برمن ترجیح داد و چنین زنى را نمى‏توان یك همسر نامید (11) ».

هر فرد با وجدانى تصدیق میكند كه حق با مرد مذكور بوده است. چنین زن خودخواهى كه در یك چنین موقعیت‏حساسى كه جان شوهرش‏در معرض خطر بوده حاضر نشده پس‏انداز خویش را براى نجات‏شوهرش خرج كند،او را رها كرده و به خانه پدرش رفته لایق مقام محترم‏همسرى نیست. خانم محترم،مواظب باش در چنین مواقعى انسانیت و عاطفه را ازدست ندهى،اگر شوهرت به بیمارى سختى مبتلا شد كه تا آخر عمردامنگیر اوست‏یا به زندان محكوم شد مبادا با زور قانون طلاق بگیرى و اوو فرزندانت را تنها و

بیسرپرست رها كرده كنار بكشى،آیا وجدانت‏راضى میشود كه شوهر بیچاره‏ات را كه در ایام خوشى با هم بوده‏اید اكنون‏كه درمانده گشته تنها رها كرده بروى؟از كجا كه خودت چند روز دیگر به‏همین بلیه گرفتار نشوى؟بر فرض اینكه طلاق گرفتى و شوهرى هم پیداكردى از كجا كه برایت‏بهتر بشود؟ دست از خودخواهى و هوسبازى‏بردار.از خود گذشتگى و فداكارى بخرج بده،عاطفه و وجدان داشته باش،براى رضاى خدا و براى حفظ حیثیت و شرافت‏خودت با شوهر وفرزندانت‏به هر حال بساز،بردبارى و صبر داشته باش،فرزندانت راخوب تربیت كن و عملا به آنها درس فداكارى و سازگارى بیاموز،ومطمئن باش كه در دنیا و آخرت بهترین پاداش را خواهى داشت، زیرا این‏عمل تو بهترین مصداق شوهردارى است كه در ردیف جهاد قرار داده شده‏است.
پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:«جهاد زن در اینست كه‏خوب شوهردارى كند (12) »