پارس ناز پورتال

بيکاري‌هاي جالب جوانان ايراني ؟؟

بيکاري‌هاي جالب جوانان ايراني ؟؟

بيکاري‌هاي جالب جوانان ايراني,ديگر مشاغل سنتي جايي در دنياي امروزه جوانان ايراني ندارند. مشاغل قديم از پدر به پسر منتقل نمي‌شود. همان مي‌شود که مدرک ها را مي‌گذارند در کوزه تا آبش را بخورند!

 

ديگر مشاغل سنتي جايي در دنياي امروزه جوانان ايراني ندارند. مشاغل قديم از پدر به پسر منتقل نمي‌شود. همان مي‌شود که مدرک ها را مي‌گذارند در کوزه تا آبش را بخورند!

 

اخبار مختلفي در مورد بيکاري و وضعيت اشتغال منتشر مي‌شود. کافي است که هر روز سري به پايگاه هاي خبري يا رسانه هاي نوشتاري و غير نوشتاري بزني و از درددل جواناني بخواني و بشنوي که داد بيکاري سر داده اند.

 

خيابان ها پر مي‌شود از «دور دور» کردن هاي بيخودي. تحصيل کردگاني که با واسطه و بي واسطه به دنبال اين هستند که شغل مناسبي را براي خود دست و پا کنند تا اگر به خواستگاري دختر خانمي رفتند، مادر سرش را بالا بگيرد و بگويد جوان ما مدير فلان جا يا بهمان جاست.

 

هميشه شنيده ايم که گفته اند، کار عار نيست پس چطور مي‌شود که شعار مي‌دهيم و بعد از آن، همان شعار را به باد مي‌سپاريم و فراموش مي‌کنيم؟

 

آنچه علي ربيعي گفته بود
وزير کار، تعاون و رفاه اجتماعي در يکي از جلسات کارگروه اشتغال در شهرستان ورامين عنوان کرده بود: متأسفانه در کل کشور سخت کوشي و همت اجتماعي رو به افول است و بايد برنامه ريزي لازم صورت بگيرد تا فرهنگ کار در افراد نهادينه شود.

 

در حال حاضر دو و نيم ميليون شغل در کشور وجود دارد که ايراني ها تمايلي به انجام آن ندارند و اين مطلب باعث مي‌شود که براي شغلي نظير چوپاني نيز از اتباع افغان استفاده کنيم که اين اتفاق خوبي براي جامعه نيست.

 

براي نهادينه شدن فرهنگ کار بايد از ظرفيت ائمه جمعه و از عقبه عظيم تريبونهاي ديني استفاده کرد و نيز حوزه هاي علميه مطالعاتي انجام دهند که از ارزش ها ديني در اين خصوص استفاده کنيم.

 

آنچه امروز گفته مي‌شود
نرخ بيکاري جوانان در نقطه بحران قرار گرفته است. تيتر خبري است که از ميان صحبت هاي حسن راغفر بيرون آمده است.

 

وي در يکي از گفتگو هاي خود عنوان کرده است، نرخ بيکاري جوانان 15 تا 29 سال 21.8 درصد برآورد مي‌شود در حالي که ميانگين نرخ بيکاري 10.5 درصد است.

 

با توجه به اينکه اين کارشناس مسايل اقتصادي در بين صحبت هاي خود مي‌گويد که پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي زيادي به دنبال بيکاري خواهد آمد. ابراز تاسف خود را بابت به نقطه بحران رسيدن بيکاري عنوان مي‌کند. به واقع راهکار گذر از اين بحران چه خواهد بود؟

 

مواردي را که به آن واقفيم
به خوبي واقفيم و بسياري از کارشناسان آسيب هاي اجتماعي نيز بر اين باور هستند که آسيب هاي جدي به روحيه جوانان به اشکال مختلف وارد مي‌شود.

 

از ناآرامي هاي اجتماعي تا اعتصاب و… که راغفر نيز بر آن تاکيد فراوان کرده است زاييده پديده اي است که به آن بيکاري مي‌گويند. افسردگي و آسيب رواني هم جاي خود را دارد.

 

«بيکاري براي گروهي از جوانان که در سن ازدواج قرار دارند و قادر به اين کار نيستند، بحران‌هاي رشد جمعيت را در پي خواهد داشت.

 

گروهي ديگر از جوانان که ازدواج کرده‌اند و با فقدان کار مواجه شده‌اند، ممکن است به از هم گسيختگي زندگي دچار شوند که اين موضوع در افزايش نرخ طلاق در جامعه خود را نشان مي‌دهد.

 

شکل‌گيري احساس نابرابري و تبعيض در ميان اقشار جامعه حتي بحران‌هاي جدي‌تري را در سطح جامعه ايجاد خواهد کرد.

 

آنچه چندي پيش در فرانسه به عنوان نا آرامي خود را نشان داد ريشه در بيکاري چند جوان داشت و شايد اين موضوع از اختلافات ديني دليل محکمتري براي شکل گيري اين جريانات بود.

 

اين اقتصاددان ادامه داد: بايد به اشتغال جوانان توجه جدي‌تري شود. براي اين کار بايد به ظرفيت‌هاي مردمي بيشتر توجه شود.

 

تصحيح فضاي کسب و کار کشور بايد در دستور کار قرار گيرد تا سرمايه‌ها و منابع بانکي به سمت بخش‌هاي مولد هدايت و با شکل‌گيري توليد فضا براي اشتغال جوانان فراهم شود.» همه اينها صحبت هاي يک عضو هيات علمي دانشگاه است. و اما…

 

وعده اي که محقق نشد؟
چهاردهم بهمن ماه، يعني سه روز قبل، معاون اول رييس جمهوري در سفر يک روزه اي که به استان لرستان داشت با اين مطلب روبرو شد که «يکي از مهم ترين وعده هاي دولت تدبير و اميد، مبارزه با بيکاري و تلاش براي خروج بازار کار از بحران بيکاري بود؛

 

وعده اي که تا به امروز در استان لرستان محقق نشده و لرستان را هنوز در صدر استانهاي بيکار کشور نگه داشته است.» مردم لرستان مي‌گويند جذام فقر بر دستان جوانان اين استان جاي خوش کرده است و باز هم اما…

 

جدول مشاغل افاغنه
تمام اينها را گفتيم و نوشتيم براي اينکه بدانيد که مي‌دانيم که آمار چيست ولي جالب است بدانيد سايت خبري پارسينه چندي پيش جدولي را منتشر کرده بود که در آن ليست مشاغل چهارگانه که الزاما توسط اتباع افغان مجاز انجام مي‌شود به خوبي ديده مي‌شد.

 

مشاغلي همچون گچ پز، آهک پز، کوره چين، قالب زن، کوره سوز، بسته بندي مصالح ساختماني، چاه کن، آسفالت کار، بتن ريز، بلوک ساز، پله ساز، سنگ تراش، کارگر بيل زن، زراعت کار، سمپاش، علوفه جمع کن، دامپرور و دامدار، مرغداري، چوپان، سلاخ دام و طيور، حناسايي، کمپوست ساز، سريشم پز و…

 

و حالا بايد به اين فکر کنيم که جوان ايراني در کجاي اين مشاغل جاي مي‌گيرد؟

 

تن به مشاغل سنتي نمي‌دهند
در صحبت با بسياري از جامعه شناسان به اين نکته مي‌رسيم که ديگر مشاغل سنتي جايي در دنياي امروزه جوانان ايراني ندارند. مشاغل قديم از پدر به پسر منتقل نمي‌شود. همان مي‌شود که مدرک ها را مي‌گذارند در کوزه تا آبش را بخورند!

 

البته اين مثالي است که بسيار دهان به دهان مي‌چرخد. حال همين جوان را که نگاه کنيد مدرک خود را برمي دارد و از خانواده خود خداحافظي مي‌کند و راه سفر را در پيش مي‌گيرد. حاضر است در کشوري ديگر به تمام کارهايي که در اينجا انجام نمي‌دهد، تن دهد.

 

و حال جوان افغانستاني به ايران مي‌آيد و ليست مشاغلي را جلوي رويش مي‌گذاريم که هيچ يک از جوان هاي ايراني، حاضر به انجامش هستند و حالا…

 

تقصير گردن کدام يک است؟
لطيفه ها مي‌سازيم و با لهجه افغانستاني شروع مي‌کنيم به تعريف کردن و خنديدن به آن «دو صد پول دارم…» «کنده کاري بلدم» و «دنبال کار مي‌گردم» «چه کار مي‌کنم؟» و بسياري از جملات شبيه اين ولي وقتي به خيابان ها مي‌رويم،

 

همين جوان هاي افغانستاني را مي‌بينيم که کيسه کيسه مصالح ساختماني را بر دوش مي‌کشند. ميلگردها را برداشته و طبقه طبقه به بالاي ساختمان مي‌برند.

 

حال بايد از همان جوان ايراني که به دنبال کاري است و جذام فقر و بيکاري بر دستش پينه ها بسته است يا کساني که آمار بيکاري را به ما مي‌رسانند پرسيد،

 

آيا حاضري صبح زود از خواب برخيزي و دام خود را به چراگاه ببري يا به ماست بندي پدرت سر بزني و با تخصصت بار مسئوليتش را به دوش بکشي؟ يا اينکه به انتظار ميزي نشسته اي که تنها لقب «آقاي مدير» را با آن يدک بکشي؟ تقصير گردن کيست؟

 

 

منبع:پارسینه