پارس ناز پورتال

وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟

وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟

وزیر بهداشت چطور ستاره شد,اصولا آدم آرامی است. وقتی با او صحبت می کنید یا وقتی پای سخنرانی اش می نشینید، هیچ نشانه ای از عصبانیت در لحنش پیدا نمی کنید.

 

اما صراحت وزیر بهداشت در حرف زدن درباره موضوعاتی که با سلامت جامعه ارتباط مستقیم دارد گاهی کلی سر و صدا راه می اندازد. او از وقتی به دفتر طبقه شانزدهم وزارت بهداشت در شهرک قدس رفته، سخنرانی های جنجالی زیادی داشته.

وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟همه این سخنرانی ها تیترهای جذابی به رسانه ها داده اند و همین باعث شده خیلی ها درباره شخصیت دکتر هاشمی، اقداماتی که در وزارت بهداشت دارد انجام می دهد و واکنش های او کنجکاو شوند.

 

طرح سلامت را به سرانجام رساند
آمارها خبرهای نگران کننده ای در حوزه سلامت می دادند. اعداد و رقم های رسمی می گفتند 70 درصد از هزینه های درمانی از جیب مردم پرداخت شده و حدود 8 درصد مردم بر اثر تحمل هزینه های درمانی خاص به زیر خط فقر رفته اند.
 
 
آمارها از این هم می توانست بدتر باشد. اینکه خیلی ها حتی از ترس هزینه های سنگین درمانی اصلا سراغی از بیماری شان نمی گیرند و آن را می سپارند به امان خدا.
 
 
مانند هزینه های هنگفت دندانزشکی. در همین شرایط یکباره صحبت از طرح جامع سلامت شد. طرحی که هر بند آن برای مردم نیازمند یک دریچه امید تازه بود.
 

هر چند که خیلی ها آن روزهای اول ماجرا را باور نداشتند و هر بار که توی رسانه های جمعی از آن حرف می زدند، با گوشه و کنایه ای آن را هم مانند باقی طرح های تحولی دولت گذشته به انتقاد می گرفتند. اما ماجرا این بار کمی جدی تر به نظر می رسید.

 
وزیر بهداشت روز 15 اردیبهشت را شروع زمان نام نویسی اعلام کرد و از همه خانواده هایی که بیمه نداشتند، خواست بی هیچ دغدغه ای در طرح سلامت ثبت نام و از امکانات مختلف بهداشتی و درمانی استفاده کنند.
 
 
زمانی که دفترچه ها به دست مردم رسید و گذر چند نفرشان به بیمارستان های دولتی افتاد، آن وقت بود که جدیت وزیر و کار درمانی اش برای سرو سامان دادن به وضعیت سلامت معلوم شد.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟آقای وزیر به وعده اش وفا کرد. این را مردم وقتی فهمیدند که توی برگه مفاصاحساب بیمارستان ها فقط ملزم به پرداخت 10 درصد هزینه ها شده بودند. رایگان شدن زایمان طبیعی در بیمارستان های کشور،
 
 
استقرار پزشکان مقیم در ایام تعطیل در بیمارستان ها و ماندگاری بیشتر پزشکان در مناطق محروم و از همه مهم تر طرح حمایت ویژه از بیماران سرطانی و صعب العلاج یک جورهایی امید را به مردم برگرداند!
 

من جای پدرتان… بچه دار شوید!
مساله نرخ جمعیت پیش آمد و رایزنی های فشرده برای تصویب قانونی که جلوی کاهش نسلی را بگیرد. دست آخر قانون اصلاح قوانین تنظیم خانواده و جمعیت تصویب شد.

 
 
قانونی که می گفت دیگر از این به بعد هر اقدامی مانند سقط جنین یا عقیم سازی یا هر نوع تبلیغات در مورد کم شدن زاد و ولد و کاهش فرزندآوری ممنوع است و کسانی که به آن توجه نکنند، مجازات می شوند.
 
 
 
خیلی ها موضع گرفتند. عده ای مخالف و عده ای موافق. اما این وسط صحبت های مردی که باید موضعش را صریح و واضح بیان می کرد، شنیدنی بود. حسن قاضی زاده هاشمی وقتی داشت درباره مساله افزایش جمعیت حرف می زد، یک غم بزرگ داشت.
 

برای همین روی صحبتش با مردم با تحکم و اصرار و اجبار نبود. او حرف دلش را از زبان یک پدر داغدیده زد. حرفی که به دل خیلی ها نشست. حتی آنهایی که داعیه مخالف خوانی داشتند:

 
 
«به نظر من بهتر است هر خانواده ایرانی 3 فرزند داشته باشد، این را به عنوان یک پدر می گویم، نه به عنوان وزیر بهداشت.
 
 
 
برای اینکه خود من هم در این مورد مصیبت دیده ام. روزگاری من هم دانشجو بودم و مانند خیلی از مردم فکر می کردم فرزند بیشتر برای خانواده مشکل ایجاد می کند اما بعدها متوجه شدم اشتباه می کردم.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟حالا امروز من مشکل اقتصادی ندارم اما در خانواده مان هم افراد زیاد هستند که وضعیت مرا ندارند اما فرزندانشان بزرگ شدند و الان افراد موفقی هستند. توی زندگی اتفاقات زیادی پیش می آید، من هرگز تصور نمی کردم یک بچه ام را در سنین کودکی از دست بدهم.
 
 
این برای من یک مصیبت بزرگ بود، کسانی که تک فرزند هستند، حتی خانواده هایی که 2 فرزند دارند، خیلی ریسک می کنند. اگر بعد خدای نکرده توی زندگیشان مصیبتی پیش بیاید، تمام زندگی شان را باخته اند و از دست داده اند. آنچه من در مورد جمعیت و تعداد فرزندان می فهمم، این است.
 

بزرگ ترین سرمایه هر خانواده بچه اوست. این را از این جهت می گویم که بالاخره من در شرایطی نیستم که در بقیه زمینه ها محتاج باشم، ولی فکر می کنم همه سرمایه یک انسان بچه اوست که از آدم می ماند، حالا هرچقدر هم که از مال دنیا داشته باشیم مهم نیست.»

 

تقلب پالم را رو کرد
اولین تصویر واضح و روشن مردم از وزیر بهداشت زمانی است که آقای دکتر برای شرکت در همایش تغذیه با شیر مادر رفته بود. قاضی زاده هاشمی پای تریبون رفته بود که از فواید شیر مادر برای نوزادان بگوید:

 
 
اما معلوم نیست که چطور بحث به شیرهای پاستوریزه کشیده شد و هاشمی آن حرف ها را به زبان آورد. حرف هایی  که برای چند وقتی کل صنعت لبنیات کشور را به هم ریخته بود و مردم را به یک پویش درست و حسابی کشاند.
 
 
پویش نه گفتن به شیرهای پرچرب پالم دار. هاشمی در آن همایش وجود روغن خوراکی پالم در شیرهای پرچرب را تایید کردو حتی گفت که ماجرا را با یک پرونده قطور به گوش رییس جمهور هم رسانده.
 

بعد هم از مردم خواست بدانند که هزینه را برای چه شیری پرداخت می کنند و حواسشان باشد به جای شیر پرچرب از شیر کم چرب استفاده کنند.

 
 
همین افشاگری ساده و صادقانه آقای وزیر کار را به جایی کشاند که کارخانه های تولید لبنیات کشور دیگر قید تولید شیر و ماست پرچرب را زدند. برای اینکه وزیر بهداشت با هشدارش همه شیرهای پرچرب را در قفسه های فروشگاه ها دست نخورده باقی گذاشته بود.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟البته این افشاگری بعدها هم ادامه پیدا کرد. زمانی که هاشمی سراغ کارخانه های سوسیس و کالباس رفت و از ریختن خمیر مرغ در محصولات آنها خبر داد. گویا 15 سالی هست که کارخانه های سوسیس و کالباس سازی مجوز استفاده از خمیر مرغ را داشته اند.
 
 
اما چه خمیر مرغی؟ خمیری که از گوشت بی استخوان مرغ تهیه شده باشد، نه اینکه به قول آقای وزیر از اسکلت مرغ هایی به دست آمد باشد که ران و سینه شان در فروشگاه ها به فروش رفته و استخوانش برای خمیر شدن به بعضی کارخانه ها رفته باشد.
 

اینجا بود که دیگر صدای تولیدکننده های سوسیس و کالباس درآمد. آنها همه یک روز جمع شدند و با امضای یک نامه به وزیر بهداشت از او خواستند همان قدر که به فکر سلامت مردم است، فکر اوضاع و احوال تولیدکننده ها هم باشد.

 
 
اما حرف آقای وزیر یکی بود. هاشمی در جواب نماینده تشکل های صنفی و بازرگانی با صراحت فقط گفته بود: «تامین نظر تولیدکنندگان بدون توجه به سلامت مردم در سیاست های این وزارتخانه نیست.»
 

به میان حادثه اسیدپاشی آمد
سکوت خبری بعد از موضع گیری رئیس نیروی انتظامی شکسته شد اما مساله زمانی رنگ و روی حقیقی پیدا کرد که قاضی زاده هاشمی، وزیر چشم پزشک دولت روحانی که کسی به جراحی های مهارت پیوند قرنیه او شک ندارد، به عیادت قربانی اسیدپاشی اصفهانی رفت.

 
 
به دیدار چشم های سوخته سهیلا جورکش، دختر جوانی که در اثر حادثه اسیدپاشی یک چشمش را از دست داده بود و آن دیگری را هم داشت از دست می داد.
 

دیدن تصویر وزیر بهداشتی که پشت دستگاه معاینه چشم نشسته و دارد با دقت چشم کم بینای سهیلا را معاینه می کند، برای مردم تازگی داشت. سر بزنگاه و درست در لحظه ای که همه قطع امید کرده اند.

 
 
هاشم با عیادت سهیلا خیلی زود دستور انتقال او را به بیمارستان فارابی داد و بی توجه به کارتابل پر از برنامه های واصله و قرارهای دولتی، صبح فردا دختر جوان را عمل کرد. بعد هم جلویروی خبرنگارها اولی مقام مسوولی شد که اسیدپاشی را به شدت محکوم  کرد و گفت:
 
 
«قصاص برای فرد خاطی باید انجام شود. برای اینکه مردم باید هنگام بیرون آمدن از خانه آرامش داشته باشند و وظیفه حکومت و همه دستگاه های ذیربط این است که از این حوادث پیشگیری کنند.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟به همان اندازه که بمبماران شیمیایی سردشت زشت بود، اسیدپاشی باید زشت تر از آن تلقی شود.» مردم با دیدن تصویر وزیر بهداشت بالای سر سهیلا و حتی در ماشین آمبولانسی که او را قرار بود اورژانسی به بیمارستان فارابی برساند، حال بهتری پیدا کردند.
 
 
هرچند که بعدها بعضی ها این حرکت آقای وزیر را به پای یک نمایش تبلیغاتی او نوشتند. تصویر مرد اول وزارت بهداشت یک بار دیگر زمانی برای مردم تکرار شد که او به ملاقات بچه های مریوانی رفت.
 
 
همان هایی که سال پیش در زمان بازی در روستای نشکاش مریوان به خاطر انفجار یک مین که از زمان جنگ باقی مانده بود مصدوم شدند.
 

آب تهران سالم است والسلام!
تابستان که تمام شد و بحث های قحطی آب توی تهران و ته کشیدن آب سدها و… که به پایان رسید، تازه اول کار صحبت ها و تهدیدهای تازه بود. اینکه آب پایتخت به خاطر استفاده از منابع زیرزمینی آلوده است و اصلا قابل آشامیدن نیست.

 
 
دوباره یک بلوار تازه راه افتاد. آن هم درست وسط گیرودار شابعه سونامی سرطان در ایران و… آقای وزیر هم طبق معمول واضح و روشن حرف زد. اینکه سونامی سرطان نداریم… که یکباری زمزمه های آلوده بودن آب تهران او را به یک واکنش صریح واداشت.
 
 
آن قدر که به قول نزدیکانش تا امروز کسی ندیده بود وزیر بهداشت این طور قاطع به میدان بیاید و درباره مساله ای موضع گیری کند.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟مسوولان سازمان محیط زیست همین که از آلوده بودن آب تهران به نیتریت گفتند، وزیر جوابشان را داد: «معاونت بهداشت وزارت بهداشت پاسخ این موضوع را پیش از این هم داده است. برای اینکه قبلا هم عنوان شده بود
 
بچه ای سه ماهه به دلیل مصرف آب حان خود را از دست داده است. سوال آن است که مگر کودک سه ماهه آب می نوشد؟ در هر حال آب تهران سالم است.
 

به دنبال عملکردمان در بیش از یک سال گذشته هم باید به این باور رسیده باشید که بنایمان آن است به هیچ وجه به مردم دروغ نگوییم؛ چرا که دوره ما هم مانند دیگر دوره ها موقتی است و بعد از آن باید نسبت به عملکردمان پاسخگو باشیم.

 
بنابراین چرا دروغ بگوییم، اگر موضوعی باشد، حتما به مردم اطلاع می دهیم. دلیلی ندارد ما بخواهیم خلاف موضوعی را به مردم بگوییم. مگر کسی دلش می آید به مردم آسیب برساند؛ قطعا این طور نیست.» قاضی زاده هاشمی چند روز بعد این حرف ها را درباره پرونده پارازیت ها تکرار کرد.
 

به زیرمیزی گرفتن بعضی دکترها انتقاد کرد
هاشمی با قاطعیت از زیرمیزی حرف زد و قول داد در برنامه جامع سلامت سفت و سخت جلوی آن بایستد. کاری که از همان روزهای اول سروصدای زیادی به راه انداخت. شاید او اولین وزیری باشد که به صراحت لفظ زیرمیزی را به کار برد واز وجودش در مراکز درمانی خبر داد.

 
«در کشور جایی برای طبابت زیرمیزی بگیران وجود نخواهدداشت. البته اینکه بخواهیم به مطب ها و بیمارستان ها سرکشی کنیم، کار زیبنده ای نیست اما نرخ ها اعلام می شود و مردم متوجه خواهندبود که بایستی چه مقدار هزینه کنند.
وزیر بهداشت چطور ستاره شد؟از این رو در صورتی که پرداختی آنها بیشتر از نرخ های مصوب باشد، می توانند با تلفن 1690 تماس بگیرند و موارد را اعلام کنند.»
 
هاشمی حتی برای توضیح اوضاع ناهنجار کشوردر این زمینه از داستان یک بیمار قطع نخاعی گفت که در جراحی در بیمارستان خصوصی به خاطر دریافت هزینه های هنگفت و غیرمنصفانه خانواده اش به فقر مطلق رسیدند.
 
«مطمئن باشید این روند که برخی پزشکان بدون ملاحظه شرایط خانوادگی بیمار، بیماران را به فقر مطلق می رسانند، دیگر باید متوقف شود و وزارت بهداشت هیچ گونه انعطافی در این خصوص نخواهدداشت.»
 
 
 
 
منبع:همشهری