پارس ناز پورتال

به دست آوردن خوشبختی شانسی است یا تمرین کردنی؟

به دست آوردن خوشبختی شانسی است یا تمرین کردنی؟

به دست آوردن خوشبختی شانسی است یا تمرین کردنی؟,ازدواج را اگرچه به یک هندوانه دربسته تشبیه میکنند اما واقعیت این است که نمی‌توانیم بگوییم فلانی شانس آورد که یک همسر خوب گیرش آمد، بلکه باید گفت فلانی و همسرش درجه سازش‌دهی و سازش‌پذیری‌شان بالاست.

 

یعنی راحت‌تر می‌توانند با هم انطباق پیدا کنند و البته شرایطشان هم به آنها کمک کرده و بادهای مساعدی وزیده. ازدواج سازشکاری نیست به این معناست که تمامیت وجود یک نفر محو فرد مقابل بشود و فقط فرد مقابل برنده باشد. از نظر من، همان‌طور که جان‌ اشتاین‌بک می‌گوید، خوشبختی یک امر جمعی است.

 

چه چیزی باعث سازش می‌شود؟
هر قدر نزدیکی دو نفر بیشتر باشد امکان سازش بیشتر است. مثلاً اگر دختر و پسر هر دو از یک فرهنگ و خرده فرهنگ باشند، از یک سطح تحصیلات برخوردار باشند، سن، ویژگی‌های ظاهری، افکار، اهداف و سبک زندگی‌شان بیشتر شبیه هم باشد، قطعاً سازششان بیشتر است.

 

یعنی شباهت‌ها باعث جذابیت می‌شوند. البته تفاوت‌هایی هم در بین دو نفر وجود دارد. منتها این تفاوت‌ها طوری نیست که انطباق را امکان‌ناپذیر کند.

 

از دید اسلام دو نفری که می‌خواهند با هم باشند باید هم‌کفو باشند. منظور از کفویت همتا بودن است. همتایی به زن و مرد برای موفقیت در ازدواج کمک می‌کند.

 

بارها اتفاق افتاده که دو طرف از طبقات متفاوتی بودند. گاه یکی از این دو نفر به خودش فشار می‌آورد که بالا بودن طبقه خودش را منکر شود، ولی طرف مقابل احساس حقارتش تشدید می‌شود. این ازدواج منجر به مشکلات و در نهایت، جدایی می‌شود.

 

خانواده های چشم بسته
برخی از خانواده‌ها هم به ازدواج فرزندانشان به عنوان وجه‌المصالحه نگاه می‌کنند و از طرف دیگر، برخی از جوانان برای آنکه با خانواده خود مقابله کنند می‌خواهند خودشان تصمیم بگیرند،

 

ولو اینکه تصمیمشان غلط باشد. خانواده‌ها هم به این حالت‌ دامن می‌زنند، به این صورت که برخوردهایشان با نگرانی توأم است، ناسنجیده عمل می‌کنند، فرزندانشان را به خوبی راهنمایی نمی‌کنند، رابطه‌شان با آنها دوستانه نیست،

 

شکافی بین آنها وجود دارد و گاهی اختلاف، دوری و غربت در بینشان حاکم است. وقتی فرزندشان به سن ازدواج می‌رسد، نه تنها کمک‌کننده‌اش نیستند، بلکه مدعی هم هستند. این مسئله باعث می‌شود که در خانواده تعارض و کشمکش ایجاد شود.

 

مثلاً کسی را که فرزندشان برای ازدواج انتخاب کرده به بهانه‌های مختلف نمی‌پسندند و می‌گویند فلان کسی را که من انتخاب کرده‌ام باید انتخاب کنی. ولی باید در این روند به جوان کمک کرد و به عشق و علاقه و انتخابش احترام گذاشت. والدین نباید رابطه‌ای قیم‌وار با فرزندشان داشته باشند،

 

بلکه باید او را طوری تربیت کنند که انتخاب‌کننده و تصمیم‌گیرنده باشد و البته تصمیمات او هم واجد ارزش‌ها و معیارهای خوب و سنجیده باشد. والدین فقط باید در تصمیماتی که فرزندان جوانشان می‌گیرند به او کمک کنند و از او حمایت کنند. حمایت هم تنها جنبه مالی ندارد، بلکه جنبه عاطفی هم دارد.

 

توجه داشته باشند که در ازدواج فشار زیادی بر جوان وارد می‌شود.

 

هر قدر نزدیکی دو نفر بیشتر باشد امکان سازش بیشتر است. مثلاً اگر دختر و پسر هر دو از یک فرهنگ و خرده فرهنگ باشند، از یک سطح تحصیلات برخوردار باشند، سن، ویژگی‌های ظاهری، افکار، اهداف و سبک زندگی‌شان بیشتر شبیه هم باشد، قطعاً سازششان بیشتر است

 

حمایت و راهنمایی تا تصمیم درست
درست است که ازدواج امر مبارکی است، اما پراسترس هم هست. پس فرزند ما در این زمان نیاز دارد که در کنارش باشیم، نه در مقابلش.

 

نباید مدعی و سرزنش‌کننده او باشیم یا اینکه انتخاب او را نادیده بگیریم یا تمسخر کنیم، بلکه باید نقش تکمیلی و تصحیحی داشته باشیم.

 

ولی متأسفانه الان شاهد هستیم که در اکثر ازدواج‌هایی که خانواده‌ها با آنها موافق نیست مواضعی اتخاذ می‌شود که هم باعث از دست رفتن احترام خانواده‌ها و رنجیده شدن آنها می‌شود، هم باعث فاصله گرفتن خانواده‌ها از فرزندشان.

 

اگر خانواده‌ای ازدواجی را نامطلوب دید، باید سعی کند فاکتورهای مورد نظرش را به فرزندش انتقال دهد تا او این موارد را ببیند. وقتی این کار انجام گرفت ولی جوان از تصمیم‌ خود منصرف نشد، خانواده حتی اگر مخالف باشد، باید هدایتگر باشد.

 

حلقه آخر نجات این است که آنان از فرزندشان حمایت کنند، زیرا راه حل دیگری وجود ندارد. همه حرف‌ها گفته شده و اتمام حجت شده. حالا وقت حمایت است.

 

عدم حمایت خانواده‌ها باعث افزایش احتمال جدایی می‌شود. این مسئله یک نوع رفتار بزرگوارانه و بخردانه است و می‌تواند به زندگی پایدار فرزندان کمک کند. ازدواج یک انتخاب و تصمیم شخصی است. منتها باید فرد بداند که با چه کسی می‌خواهد ازدواج کند و خودفریبی نباشد.

 

هول نزنید
ازدواج عجولانه اصلاً تجویز نمی‌شود. بزرگ‌ترین آسیب‌ها در ازدواج‌های عجولانه است که متأسفانه به کرات این‌گونه ازدواج‌ها را در جوان ها مشاهده می‌کنیم.

 

دختر و پسری که مدتی با هم دوست و همکلاسی بودند والدینشان را مجبور می‌کنند که هر چه زودتر به خواستگاری بروند و در این راه، شرایط خانواده‌، موانع و بی‌تناسبی‌ها را در نظر نمی‌گیرند و یک بحث منطقی و منصفانه با والدینشان نمی‌کنند.

 

آنها طوری با پدر و مادرشان برخورد می‌کنند که انگار در این زمینه علامه دهرند.

 

 

منبع:تبیان