گشتی در دنیا با آرش نورآقایی +عکس 

جهانگرد بودن چقدر خوب است!وقتی با مردم سراسر دنیا و زندگی آن ها و همینطور مکان های مختلف دنیا روبرو می شویم.گشتی در دنیا می زنیم با آرش نورآقایی. گشتن دنیا و دیدن زندگی مردم مختلف، آرزویی هست که در دل خیلی از ماها وجود داره. اما اکثرا به گله و شکایت میفتیم که شرایط برای محقق شدن این آرزوها وجود نداره و ترجیح میدیم همیشه برای دیدن ذره ای بیشتر از زندگی، حسرت بخوریم.

اما هستند کسانی در همین نزدیکی، که زندگی رو تا نهایت زندگی می کنند. به سراغ آرش نورآقایی، یکی از جهانگردان ایرانی که به خوب قدر سفر و دنیاگردی رو میدونه رفتیم، تا درباره تجربیات و سفرهایش کمی اطلاعات کسب کنیم.

آرش نورآقایی، متولد سال ۱۳۵۳، مثل همه ی ما زندگی معمولی داشته و به مدرسه و بعد دانشگاه رفته. آرش در اوایل شغلی در رابطه با سخت افزار کامپیوتر داشت، اما یک روز تصمیم گرفت از کارش انصراف بده، و شغل آرزوهاش رو دنبال کنه.

آرش نورآقایی با سابقه ی فوق العاده از راهنمای تور بودن، هر سال به شهر ها و کشورهای مختلفی سفر می کنه و از این طریق به زندگی رویایی اش نزریک و نزدیک تر میشه.مصاحبه کوتاه ما رو با آرش نورآقایی بخونید. عکس های این مطلب همه از وبلاگ آرش نورآقایی برگرفته شده اند.

از چه سنی سفر رو شروع کردی؟

به غیر از سفرهای خانوادگی و اردوهای مدرسه و سفرهای مربوط به شغل، از حدود ۲۵ سالگی.

اولین سفر مستقلی که داشتی کی و کجا بود؟

به غیر از سفرهای شغلی، سفر به سوئیس در 15 سال پیش که نقطه عطف زندگی ام بوده.

در اولین سفر هات ، چه چیزهایی بیشتر از همه نگرانت می کرد؟

هیچ چیزی، هرگز.

چقدر طول کشید تا به لذت سفر پی بردی ؟

بی درنگ

توی زندگی الانت چه چیز مهمی هست که قبل از سفرهات نبود ؟

بیشتر از همه شناخت مردم

از کارهای خاصی که تو سفر هات انجام دادی و هیچوقت فکرش رو نمی کردی که یک روز این کار رو انجام بدی و حالا بهش افتخار می کنی بگو.هم کلام شده با مردمی که نمی شناختم، خیلی خاص بوده. اعتماد کردم بهشون، بهم اعتماد کردن. اینها خیلی برای من مهمه.

چند تا کشور رو تا به حال دیدی؟ کدومها؟

بیش از ۳۰ کشور

برزیل – استرالیا – سنگاپور – مالزی – هند – افغانستان – عراق – اندونزی و کشورهای اروپایی

چه توصیه ای برای کسانی داری که فکر می کنند سفر کردن توی ایران راحت نیست و نمی دونن چطوری برای برنامه های هیجان انگیز برنامه ریزی کنند؟

فقط راه بیفتن و برن. بقیه قضیه خودش حل میشه.

داشتن یه زندگی پر هیجان چه حسی داره؟

فقط دو جمله می گم: ۱- زندگی با سفر افسون کننده تر میشه. ۲- سفر حد فاصل بین رویا و خاطره است، و زندگی هم همش همینه. زندگی خود سفره و سفر خود زندگیه