پارس ناز پورتال

پرده بکارت و علت وجود آن در دختران

مجموعه : مذهبی
پرده بکارت و علت وجود آن در دختران

پرده بکارت و علت وجود آن در دختران 

دخترانی کـه باکره باشند را باید با سالم بودن پرده بکارت شناخت.این تفکری اسـت کـه در جامعه جا افتاده و همگان هم بـه آن اعتقاد محکم دارند. 

 

خلاصه پرسش
الف. دلیل وجود پرده بکارت در دختران چیست تا بر خلاف پسران حتی با یکبار گناه، آبرویشان تا آخر رفته و توبه نیز برای برگرداندن آبرو کارساز نباشد؟ ب. آیا مردان با مشاهده فقدان بکارت، می‌توانند همسرانشان را متهم کنند؟

 

پرسش
چرا در وجود دختران بکارت قرار داده شده و با یکبار گناه آبرو از آنان ریخته میشود ولی در پسران اگر گناه کنند تنها مورد غضب پروردگارند. پسران با توبه کردن پاک میشوند ولی دختران با توبه کردن پاک می‌شوند ولی بکارت بـه آنان بر نمی‌گردد، پس خداوند عدل خودرا میان دختر و پسر برقرار نکرده پس عادل نیست و …. با سپاس

 

پاسخ اجمالی
پروردگار با توجه بـه مصالح و حکمت ها، احکامی را وضع کرده و تفاوت هایي رابه وجود آورده. در همین راستا، با آن کـه وجود پردۀ بکارت در دختران، انگیزه اي برای حفظ هر چـه بیشتر پاک دامنی بـه شمار میرود، اما بر اساس موازین اعلام شده دینی،

 

فقدان آنرا نمی‌توان الزاماًً ناشی از انحراف اخلاقی یک دختر بر شمرده، وی را بـه روابط نامشروع متهم ساخته و آبرویش را در جامعه ریخت.  برای توضیحات بیشتر، پاسخ تفصیلی را مطالعه فرمایید.

 

پاسخ تفصیلی
برای پاسخ بـه این پرسش، ابتدا بـه سه نکته توجه فرمایید:
1. در پاره اي از جرائم، کیفر مردان سنگین ­تر از کیفر زنان اسـت. بعنوان نمونه مجازات مرد مرتد، مرگ اسـت، اما مجازات زن مرتد، حبس اسـت تا زمانی کـه توبه کند.

 

2. می‌دانیم کـه دست قطع شده، الزاماً نشانگر دزدی صاحبش نیست و ممکن اسـت این دست بر اثر حوادث طبیعی از بین رفته و یا اساساً فردی بـه صورت مادرزادی، معلول پا بـه جهان بگذارد، اما این دلیلی نیست کـه قطع دستان دزد را زیر سؤال برده و این مجازات را موجب آبروریزی افرادی بدانیم کـه مرتکب گناهی نشده، اما دست خودرا از دست داده اند و یا سارقانی کـه از گناه خویش توبه نموده اند.

 

3. با توبۀ حقیقی، خداوند گناهان انسان را بخشیده و از گذشتۀ او چشم پوشی خواهد کرد ودر این ارتباط، تفاوتی نخواهد کرد کـه فرد توبه کننده، مرد باشد یا زن، گناه او بر دیگران آشکار شده باشد و یا از دید آنان مخفی مانده باشد و … .

 

بعد از اشاره بـه این نکات آغازین، بـه اصل پاسخ بر می‌گردیم و آن رابا اختصار در دو قسمت مورد محاسبه قرار خواهیم داد:

 

1. از بین رفتن پردۀ بکارت، الزاماًً بـه معنای ارتکاب گناه توسط یک دختر نیست. چـه بسا او بر اثر حادثه اي مانند پرت شدن از بلندی دچار این مشکل شده اسـت. در روایت اسـت کـه چـه بسا پردۀ بکارت بدون همبستر شدن نیز از بین می‌رود با حادثه، لغزیدن و یا سقوط![1]

 

در همین راستا، خارج از انسانیت و اخلاق اسـت اگر مردی با مشاهدۀ فقدان پردۀ بکارت در همسرش و بدون تحقیق لازم وی را متهم بـه رابطۀ نامشروع کند و اگر مردی اقدام بـه متهم نمودن زنش نموده و دلیلی جز فقدان پرده بکارت نداشت، دادگاه میتواند با شکایت زن، آن مرد رابه حد قذف «80 ضربه شلاق» محکوم نماید!

 

2. همان گونه کـه خطر یک مرد مرتد برای جامعه بیش از یک زن مرتد بوده و شاید بهمین دلیل، کیفر سنگین تری برای او درنظر گرفته شده اسـت، در مقابل، میدانیم کـه خطر یک دختر منحرف اخلاقی برای جامعه، بسیار بیشتر از یک پسر منحرف اسـت. دلیل واضح این ادعا آن اسـت کـه فاحشگانی در سراسر دنیا بدون آن کـه اختصاص بـه کشور یا مذهب خاصی داشته باشند، وجود دارند.

 

آنان شغل خودرا روسپیگری و تأمین نیازهای جنسی مردان بـه صورت نامشروع قرار داده اند در حالی‌کـه بـه ندرت، مردانی را می‌توان یافت کـه تأمین نیاز جنسی زنان را بعنوان شغل و منبع درآمدی برای خود برگزیده باشند.

 

بـه عبارت دیگر، با توجه بـه جذابیت هاي موجود در زنان، یک زن منحرف میتواند مردان زیادی رابه انحراف بکشاند، اما عکس این اتفاق کمتر پیش می‌آید. شاید بـه این دلیل باشد کـه وجود پرده بکارت بعنوان عاملی بازدارنده از وقوع در چنین انحرافاتی کـه کیان جامعه و بنیاد خانواده رابا خطرات فراوانی روبه‌رو میکند،

 

میتواند مفید محاسبه شود. از بین رفتن بکارت بـه تنهایی جرمی نیست کـه کیفری برای آن درنظر گرفته شود، اما میتواند عاملی باشد کـه همسر آینده رابه تحقیق بیشتر در مورد گذشتۀ زن وادارد و همین احتمال کافی اسـت تا دختران در پاک دامنی خود کوشاتر باشند.

 

با این دیدگاه، همان گونه کـه بیان شد، از بین رفتن پرده بکارت بـه خودی خود، دلیلی بر انجام گناه نیست و حتی اگر بـه صورت نامشروع، دختری بکارت خودرا از دست داد، امکان و مشروعیت ازدواج از او سلب نخواهد شد ودر صورت توبۀ واقعی، مورد آمرزش پروردگار نیز قرار خواهد گرفت،

 

اما همین کـه باکره بودن، یکی از نشانه هاي پاک دامنی بـه شمار آمده ودر صورت فقدان آن، هر دختر، خودرا ملزم بـه ارائه توضیحاتی بـه همسر آیندۀ خود میداند -بـه رغم برخی مشکلاتی کـه ممکن اسـت دراین زمینه بـه وجود آید- اما وجود پرده بکارت در کلیت آن هم بـه نفع زنان و هم بـه نفع جامعه اسـت.

 

تمام این‌ها هم در صورتی اسـت کـه دختری بخواهد با مردی پاک دامن ازدواج کند کـه پاک دامنی همسرش برای او بعنوان یک معیار ارزشی بـه شمار می‌آید، اما مردان بسیاری هستند کـه بدلیل پایبند نبودن خود بـه این معیارها و ارزش ها، گذشتۀ پاک همسرشان نیز شاید برایشان اهمیت چندانی نداشته باشد

 

و طبیعی اسـت کـه دختران منحرف، نباید در انتظار ازدواج با مردانی پاک دامن بوده، بلکه باید با منحرفانی چون خود وصلت نمایند همان گونه کـه در آیۀ 26 سورۀ نور بـه این موضوع اشاره شده اسـت.[2]

 

وجود این ویژگی در دختران و فقدان آن در پسران نیز نشانی از ناعدالتی نیست؛ زیرا همان گونه کـه در ابتدا گفته شد، پسران در برخی جرائم، کیفر سنگین تری دارند و نیز تکالیف سنگینی چون جنگ و جهاد بر عهدۀ آنان نهاده شده کـه دختران ازآن معاف هستند و اگر در مورد دیگر،

 

نگه داری نشان پاک دامنی تنها در مورد دختران نمود دارد، نمی‌توان آنرا ناعادلانه دانست؛ زیرا طبیعی اسـت کـه پروردگار با توجه بـه توانایی ها و ویژگی هایي کـه در دو جنس مرد و زن بـه وجود آورده، تقاضای ها و تکالیف مختلفی را نیز برای آنان درنظر بگیرد.در ذیل، بـه برخوردهایی کـه یک مرد بعد از پی بردن بـه باکره نبودن زن می‌تواند داشته باشد، اشاره می‌کنیم:

 

اول. فقط بدون هیچ کنایه اي باکره نبودنش رابه او خاطر نشان سازد کـه دراین صورت، گناهی مرتکب نشده اسـت. در ارتباط با وضعیت مردی کـه بـه همسرش گفت کـه مـن تـو را باکره نیافتم از امام صادق «ع» پرسشی یه عمل آمد. ایشان فرمودند «تنها بیان این مطلب» ایرادی ندارد و ممکن اسـت پرده بکارت بدون همبستری نیز از بین برود.[3]

 

دوم. صراحتاً همسر خودرا متهم بـه روابط نامشروع نکند، اما با اعلام عدم بکارت، با گوشه و کنایه، همسر خودرا اذيت داده و غیر مستقیم وی را متهم کند کـه دراین صورت مرد، مستحق مجازات تعزیر خواهد بود.

 

مردی «با کنایه» بـه زنش گفت: هنگامیکه با تـو ازدواج کردم، باکره نبودی! از امام دراین مورد پرسیدند. ایشان فرمود کـه باید این مرد شلاق بخورد. پرسیده شد کـه اگر دوباره حرف خودرا تکرار کرد؟ امام فرمود شلاق میخورد تا از این سخنان کنایه آمیز دست بردارد.

 

راوی در ادامه روایت، توضیح میدهد کـه مراد امام از شلاق، هشتاد ضربه حد قذف نبوده، بلکه شلاق تعزیری اسـت تا منجر بدان شود کـه زن با ایمانی از جانب همسرش با کنایه و تعریض، مورد اذیت و اذيت واقع نشود.[4]

 

سوم. با مشاهده فقدان بکارت، مرد مستقیماً همسرش را متهم بـه روابط نامشروع کند کـه دراین صورت چنانچه گفته شد، درصورت شکایت زن، می‌توان مرد رابه مجازات و حد قذف محکوم نمود.

 

چهارم. اگر مرد، همسرش کـه فاقد بکارت بود را بعد از ازدواج نیز مقید بـه احکام شرعی ندیده و مشاهده می‌کند کـه او همان‌ گونه در ارتباط با جنس مخالف و گفت و گو با آنان بی پروا عمل میکند، طبیعی اسـت کـه بـه گذشتۀ او نیز بدگمان شده و تحقیقاتی بـه عمل آورد.

 

البته تا زمانی کـه مستندات کافی و محکمه پسند برای اثبات روابط نامشروع بـه دست نیاورد، نمی‌تواند همسرش را متهم کند، اما اگر شک و تردید زیادی نسبت بـه او داشت، می‌تواند بعد از پرداخت حقوق شرعی همسرش، از او جدا شود.

 

پنجم. ودر نهایت، اگر همسرش را بعد از ازدواج، بانویی مقید بـه رعایت اصول شرعی و اخلاقی بیابد و از وضعیت فعلی او مطمئن باشد، نباید فقدان بکارت را دست آویزی برای اذيت و اذیت او قرار دهد و باید بخود بباوراند کـه ممکن اسـت این موضوع بر اثر حادثه اي ناخواسته ایجاد شده و حتی اگر فقدان بکارت همسرش ناشی از گناهی بوده کـه او در گذشته انجام داده،

 

امروزه کـه او از گناهش پشیمان اسـت، نباید با یادآوری آن، وی را دل آزرده کند و بـه این آیۀ قرآن بیاندیشد کـه «باید بگذرند و چشم پوشی کنند! آیا دوست ندارید کـه پروردگار – بـه پاداش این چشم پوشی – از گناهان شـما بگذرد؟!»[5]

===================================
 [1] . شیخ صدوق، مـن لا یحضره الفقیه، ج 4 ، ص  49، ح 5065، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، 1413 ق.
[2] . «الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبینَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات».
[3] . شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 22، ص 436، ح 28974، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق.
[4]  همان، ص 437، ح 28975.
[5] . نور، 22.