پارس ناز پورتال

مک دونالد چگونه بازاریابی می کند؟

مک دونالد چگونه بازاریابی می کند؟

مک دونالد چگونه بازاریابی می کند؟ 

مک دونالد برای بازاریابی خود از ترفندهای عالی استفاده کرده است که به جایگاه کنونی دست پیدا کرده و بهتر است ما هم از این برند درس بگیریم. اگر دارنده یک فرانشیز هستید، یا اینکه مدیریت و اداره یک کسب‌وکار (بازاریابی، تبلیغات، فروش و . . .) را بر عهده‌دارید، پس حتماً همیشه در فکر توسعه کسب‌وکار خود هستید.

 

به‌هرحال کسب‌وکارهای مختلفی در اطراف شما هستند که به‌عنوان مشوق و انگیزاننده عمل کرده و خودشان هم روزی از صفر شروع کرده‌اند.چرا شما نفر بعدی نباشید؟ بااین‌وجود، یکی از چالش‌هایی که هرکسی در مواجه با مسئله توسعه کسب‌وکار با آن مواجه می‌شود، مدیریت کسب‌وکار است. شما چگونه در زمان توسعه کسب‌وکار خود اقدام به مدیریت آن می‌کنید؟

 

فکر نمی‌کنم هیچ شرکت دیگری غیر از مک‌دونالد وجود داشته باشد که بتواند به‌ عنوان‌ مثال و نمونه بهتری برای این مطلب یعنی مدیریت کسب‌وکار در ابعاد بزرگ مورداستفاده قرار بگیرد. این شرکت و برند یک مدل فرانشیز است و مدل‌های فرانشیز اصولاً در صورتی اثربخش هستند که دارای چندین و چند شعبه و نمایندگی باشند.

 

بااین‌وجود، برند مک‌دونالد در سراسر و به عبارتی 119 کشور مختلف حضورداشته و دارای 35000 شعبه است. اگر نام این عملکرد موفقیت نیست، پس موفقیت چیست؟ بنابراین تا اینجا کار به این نتیجه می‌رسیم که مک‌دونالد اطلاعات خوب و کافی در رابطه با مدیریت کسب‌وکار دارد.

 

خوب حالا باید ببینیم، درس‌هایی که می‌توان در مورد مدیریت کسب‌وکار خودتان از مک‌دونالد یاد بگیریم، چیست؟

مک دونالد چگونه بازاریابی می کند؟

1- تمرکز

یکی از قوی‌ترین جنبه‌های مک‌دونالد منوی جذاب و احساس‌برانگیز آن است. اما نکته جالب این است که آیا تاکنون این منو را از جنبه کاری موردبررسی قرار داده‌اید؟ منوهای مک‌دونالد خیلی کوچک و متمرکز هستند. به عبارتی در بهترین حالت تنها شامل 20 مدل تنوع غذایی مختلف برای سفارش دادن می‌شوند و حتی در بین این موارد، همبرگرها بیشترین فروش رادارند.

 

درسی که در اینجا یاد می‌گیریم، این است که یک سبد سرمایه‌گذاری کوچک اما قوی برای یک کسب‌وکار بزرگ کافی بوده و برای ایجاد تغییر در دنیا کافی است. شما برای این کار نیاز به 100 محصول مختلف یا خط محصول همانند سامسونگ ندارید. تمام چیزی که نیاز است، محصولات اندکی است که عموم مردم آن‌ها را دوست داشته باشند. بااین‌وجود، با داشتن یک استراتژی متمرکز، نکته دوم به همین میزان اهمیت دارد.

 

2- انطباق‌پذیری

در بالا اشاره کردم که مک‌دونالد تنها 20 گزینه برای انتخاب کردن در منو خودش دارد. اما اگر منوهای مورداستفاده در 119 کشور مختلف را موردبررسی قرار دهیم، این منو تقریباً شامل 3000 نوع غذای قابل سفارش مختلف می‌شود که این برند را به یکی از انطباق پیرترین برندهای دنیا می‌کند.

 

محصولات اصلی – برگرها، سیب‌زمینی و نوشابه – در تمام شعب یکسان هستند. بااین‌وجود طعم هر یک بر اساس منطقه جغرافیایی که شعبه در آن قرارگرفته فرق می‌کند. به‌عنوان‌مثال همبرگر، چیزبرگر (آمریکا)، جوجه رویال (انگلستان) و مک چیکن، همه انواع متفاوتی از همان برگرهایی است

 

که بر اساس فرهنگ منطقه بومی‌سازی شده‌اند. در مدیریت کسب‌وکار دیگر به چه نیاز دارید؟ اگر قصد توسعه کسب‌وکار رادارید، آمادگی انطباق بر اساس نیاز مشتریان خودتان را داشته باشید.

 

3- کیفیت در سطح تمام شعب

نکته دیگری که مشتری انتظار آن را دارد، کیفیت و ثبات و پیوستگی است. بدون این دو مورد، تنها ممکن است یک نان کماج را با قدری سیب‌زمینی و یک جوجه‌سوخاری به مشتری تحویل دهید.مک‌دونالد به این موضوع توجه داشته و مثلاً در منطقه‌ای به وسعت 60 مایل مربع که ممکن است در آن حدود 120 شعبه از این برند وجود داشته باشند،

 

تمام شعب دارای طعم و مزه و شیوه یکسانی در ارائه خدمات خود می‌باشند. این یعنی کیفیت و مشتری امروزی چیزی بیشتر از این انتظار ندارد. اگر شما آن کیفیت و ارزش را در محصولات خود ارائه کنید، برگ برنده را در برابر مشتری در دست دارید.

 

4- فرایند

زمانی که کسب‌وکار شما در حال رشد کردن است، بدون بهره‌مندی از نیروی کار زیاد و فراوان قادر به پیشبرد کار نیستید و درواقع مدیریت کردن تعداد نفرات زیاد به مدیران مناسب هم دارد برای مدیریت این مدیران نیاز به سرپرستان هم احساس می‌شود! برای این کار نیاز به داشتن فرایند مناسب کاملاً احساس می‌شود.

 

35000 شعبه را تصور کنید که هر یک حداقل 100 برگر را در طی هرروز به فروش برسانند. یعنی 3.5 میلیون برگر در روز که شامل بقیه منو هر شعبه نشده است. بنابراین برای مدیریت چنین کسب‌وکار بزرگی نیاز به سیستم‌هایی دارید تا تقاضا، فروش و عرضه محصول را ردیابی کند.

 

علاوه بر این نیاز به اطلاع پیدا کردن از هر مسئله در حال شکل‌گیری در هر شعبه هستید، همچنین نیاز به اطلاع از کمبود در عرضه مواد اولیه و یا عملکرد نامناسب یکی از شعب بر اساس استاندارد تعریف‌شده دارید. این موضوع برای هر کسب‌وکاری صدق می‌کند. اگر فرایند لازم را تعبیه کرده باشید، و نیروی کافی برای مدیریت مسائل ضروری را در اختیار گرفته باشید، مدیریت کسب‌وکار ساده‌تر هم می‌شود.