پارس ناز پورتال

لزوم تعطیلی سه روز در هفته برای ما

لزوم تعطیلی سه روز در هفته برای ما

لزوم تعطیلی سه روز در هفته برای ما 

البته اگر در هفته سه روز تعطیل باشیم باید منتظر کاهش درآمد خود نیز باشیم و این خود نوعی مصیبت است!راه چاره چیست؟ اگر تعطیلات آخر هفته سه یا حتی چهار روز باشد، چه می‌شود. اگر اکثر روزهای هفته را به جای کار به فعالیت‌های مختلف اختصاص بدهیم چطور؟ دوست داشتید بیشتر وقت‌تان را وقف فعالیت‌های غیر کاری و مورد نظر خودتان می‌کردید؟

 

بدیهی است که دستیابی به چنین چیزی به قیمت کاهش مصرف و افزایش مشکلات اقتصادی تمام می‌شود. بعضی از مدافعان نظام کاری معتقدند که رسیدن به سلامت و خوشبختی با تداوم کار ممکن می‌شود، نه با کاهش آن. کار کردن ما را سالم‌تر و خوشحال‌تر می‌کند.

 

اما با این حال، ایده کمتر کار کردن، نه تنها شدنی است، بلکه اساس یک استاندارد بهتر برای زندگی به حساب می‌آید. ما آنقدر منفعل کار کردن و سلطه‌ی آن را در زندگی‌مان پذیرفته‌ایم که درک کردن این ایده برایمان سخت شده است.

 

تعداد زیادی از مطالعات تبعات ساعات کاری طولانی مدت را برای انسان نشان داده‌اند. این تاثیرات شامل سلامت جسمی و روانی کمتر می‌شود. ساعات کاری طولانی مدت می‌تواند خطر سکته، بیماری سرخرگ‌های قلبی و دیابت نوع ۲ را افزایش دهد.

 

از طرف دیگر، با کار کردن زیاد، نمی‌توانیم برای دوستان و خانواده وقت بگذاریم. علاوه بر این، ما وقت نخواهیم داشت تا کارهایی را انجام دهیم که زندگی را برای ما ارزشمند می‌کنند.زندگی اغلب ما بیش از حد با کاری که انجام می‌دهیم گره خورده و این باعث می‌شود که ما وقت یا انرژی نداشته باشیم

 

که دنبال روش‌های دیگری برای زندگی بگردیم. به طور خلاصه، ظرفیت ما برای شکوفایی استعدادها و پتانسیل‌هایمان به خاطر کارمان محدود می‌شود.کار ما را آزاد نمی‌کند، بلکه برعکس دست و پای ما را می‌بندند و شناخت و کشف کردن خودمان را دشوار می‌کند. همه‌ی این موارد نشان می‌دهد که ما نیاز داریم

 

که کمتر کار کنیم. باید به دنبال روش‌های دیگری از زندگی بگردیم که کمتر بر محور کار قرار دارند.اگر در این میان، تمرکزمان را روی حذف کار سخت و بدنی بگذاریم، بهتر می‌توانیم مزایای کار را بفهمیم. کمتر کار کردن کمک می‌کند که نه تنها بهتر کار کنیم، بلکه بیشتر از زندگی لذت ببریم.

 

طی قرن اخیر، پیشرفت در تکنولوژی به طور پیوسته افزایش یافته و بهره‌وری را بیشتر کرده. اما تمام دستاوردهای بهره‌وری بیشتر به ساعت کاری کمتر منجر نشده است.عدم پیشرفت در کاهش ساعت کاری در نظام‌های سرمایه‌داری مدرن نفوذ ایدئولوگ و قدرت را نشان می‌دهد. از طرف دیگر، افزایش مصرف‌گرایی هم عامل قدرتمند و موثری در ساعت کاری زیاد بوده است.

 

قشر کاری جامعه مدام ترغیب می‌شوند که بیشتر بخرند و در نتیجه باید بیشتر کار کنند تا بتوانند از نظر مد و فشن به روز باشند و از دیگران پیشی بگیرند. افزایش نابرابری و اختلاف طبقاتی هم روی فرهنگ ساعت کار تاثیر داشته است.هزینه جانی ساعت کاری زیاد همان‌طور که در بالا اشاره شده، سلامت جسمی و روانی و رفاه کمتر کارکنان است.

 

اما تاثیرات منفی برای کارفرمایان هم وجود دارد که شامل بهره وری و سود کمتر می‌شود.برای اینکه بتوانیم ساعات کاری را کاهش دهیم و از تعطیلات سه روز برای آخر هفته لذت ببریم، باید جامعه را به شکل دیگری تصور کنیم، طوری که نظام کاری حاکم دگرگون شود. باید از ایده کمتر کار کردن به عنوان بهبود کیفیت زندگی استقبال کنیم.