پارس ناز پورتال

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر 

داغی اگر نبود کـه گریان نمی شدیم
لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم
یا ایّها الرّسول بدون دعای تو
از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

حرف از وصیت هـای آخر می زنی بابا

از پیش زهرایت کجا پر می زني بابا

 

این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار

حرف از وصیت هـای مادر می زني بابا

 

دل شوره داری ، از نگاهت خوب می فهمم

داری گریزی به غمِ در می زنی بابا

 

زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست

هرچند حرف از زخم بستر می زنی بابا

 

یک روز می‌بینی مرا بین در و دیوار

یک روز می آیی به من سر می زني بابا

 

گفتی کـه خیلی زود می آیم کنار تو

پس لحظه ها را می شمارد یادگار تو

 

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

شهادت امام حسن «ع» و رحلت پیامبر «ص»

 

به ذکر حسن جان شد ایندم/ز دیده روان اشک پاکی

 دوباره دل بی قراران/شده زائر قبر خاکی

شده قلب من چون کبوتر/وَ پر می زند سوی آنجا

 به عشق امامی غریب و/به شوق گلستنان زهرا

بُود ذکر جانم/به چشمان گریان

حسن جان حسن جان/حسن جان حسن جان

یا حسن یابن الزهرا…

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

حسن آن امام غریبی/کـه بر درد عالم طبیب است

حسن آن امام غریبی/کـه در خانه اش هم غریب است

کسی کـه شد از زهر همسر/جگر پاره ی راه قرآن

زند ناله زهرای اطهر/حسن جان حسن جان حسن جان

به عالم به عالم/غمش بی قرینه

بنالم برای/غریب مدینه

یا حسن یابن الزهرا…

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

حسن آنکه عمرش به سر شد/به اندوه و درد و مصیبت

 حسن زخمی تیغ کوچه/حسن کوچه گرد مصیبت

حسن شاهد اشک مادر/حسن ناظر روی نیلی

حسن روضه خوان مدینه/حسن راوی ضرب سیلی

 شده همچنان گل/چه پژمرده مادر

به پیش دو چشمش/زمین خورده مادر

یا حسن یابن الزهرا…

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

اشعار رحلت پیامبر «ص»

 

دوباره نسیمی ز غربت/دوباره غم وسوز سینه

 دوباره هوای بقیع و/دوباره هوای مدینه

دوباره غم مصطفی و/دوباره عزای پیمبر

رسیده دگر باره وقت ِ/سیه پوشی ِ آل حیدر

در این سوگ عظمی/زهجران بابا

زند ناله زهرا زند ناله زهرا

واویلا واغربتا…

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

عزای رسول خدا و/زمان مصیبت رسیده

خدیجه زند ناله در عرش/شود فاطمه قد خمیده

پدر رفت و شد تسلیت ها/بر آن بی قرین ِ یگانه

به پشت در و بین کوچه/ز میخ در و تازیانه

ببین یا محمد/به اشک دو دیده

 چه غمها پس از تو/به زهرا رسیده

واویلا واغربتا…

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

بیا و ببین شعله ها را/فروزان ز بیت ولایت

در و هیزم و آتش و دود/هجوم و جفا و جنایت

دل فتنه گر هـای آن روز/ز بغض و جفا پر شرر بود

لگد زد به در بی حیایی/وَ زهرای تو پشت در بود

چه گویم چه گویم/من از پشت آن در

شده غنچه پرپر/شده غنچه پرپر

واویلا واغربتا…

 

شعر غم انگیر درباره عزاداری 28 ماه صفر

اشعار شهادت امام حسن «ع» و رحلت پیامبر «ص»

 

هرکس به طریقی زده آتش جگرت را

 بیگانه جدا دوست شکسته کمرت را

 

افطار تو را زهر به این حال کشانده

یک کوزه ی سربسته زمین ریخت پرت را

 

یاقوت مدینه  به زمرد زدی امروز

بدجور عوض کرده هلاهل اثرت را

 

از راه لبت رفته ز چشمت زده بیرون

 یک مرتبه سوزانده همه ی ی خشک و ترت را

 

سرریز شد از طشت عذابی کـه کشیدی

خون لخته گرفته ست اگر دور و برت را

 

چیزی بروی طشت بیانداز نبیند

زینب کـه میاید به سرت دردسرت را

 

در راه زمین خورده اگر کـه نرسیده

یک ذره به تأخیر بکش پس سفرت را

 

اصلا به تو آرامش و لبخند نیامد

شب کرده غم کوچه و سیلی سحرت را

 

این در نه لگد خورده و نه این کـه شکسته

بردار ز لولای در آخر نظرت را

 

عمامه ات افتاد ولی پیش خودت هست

صد شکر نبردست کسی تاج سرت را