پارس ناز پورتال

شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوم

مجموعه : اخبار سینما
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوم

شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوم

برخی از نقش های منفی بسیار شرور هستند،انقدر منفی که در تاریخ ماندگار می شوند. سینما با وجود نقش های منفی است که جذابیت دارد. با اکران فیلم «جوخه انتحار» دوباره بحث قهرمان‌های شرور تاریخ سینما داغ شد. این فیلم اگرچه با بازخورد منفی منتقدها همراه بود اما حضور این همه شرور در قامت قهرمان باعث جذابیتی مخاطب پسند شد تا فروش این اثر کامیک بوکی بالا برود.

 

مجله «ایمپایر» به مناسبت اکران این فیلم نگاهی انداخته به 50 شرور بزرگ تاریخ سینما. بد نیست فیلمنامه نویسان نگاهی تخصصی تر به این فهرست بیندازند تا در آثار بعدیشان کیفیت ضد قهرمان‌هایشان را افزایش دهند.بزرگ ترین تفاوت لیست 50 نفره ای که پیش رویتان است

 

با سایر رتبه بندی ها و نظر سنجی ها این است که مخاطبین، کارشناسان و منتقدان این لیست را انتخاب نکرده اند. بلکه خود بازیگرانی که نقش های منفی فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی را بر عهده داشته اند، به این 50 شخصیت رای داده اند. در مطلب پیش روی شما به فهرست ایمپایر کمی مفصل تر پرداخته شده تا شاید برای برخی از فیلم ها و کاراکترهایشان بتوان نکات ظریف تری پیدا کرد.

 

بدون توضیح بیشتر این شما و این 50 شخصیت منفی تاریخ سینما:

25 نقش منفی را در این مطلب بخوانید قسمت اول

 

25- وینچنزو کوکوتی

کریستوفر واکن (رمانس واقعی، 1993)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومیک فیلم پر ستاره دیگر از تونی اسکات و یک شکست دیگر برای او! فیلمنامه ای که کویینتین تارانتینو برای اسکات نوشت انگار فقط برای واکن کار کرد و در نهایت هم «رمانس واقعی» نتوانست جایی برای خودش در تاریخ سینما دست و پا کند. حتی با وجود پاتریشیا آرکت، برد پیت، ساموئل ال جکسون، وال کیلمر، گری الدمن و… .

 

واکن اگرچه در کارنامه کاریش نقش های مثبت زیادی هم دارد اما اگر از طرفداران پر و پا قرص جیمز باند باشید، احتمالا او را با کاراکتر مکس زورین در «نمایی از یک قتل» می شناسید و می دانید که چقدر بد بودن به چشمان و فکش می آید! حالا اگر فیلمنامه ای را تارانتینوی خون ریز بنویسد و او بازی کند، می شود حتی بدون دیدن فیلم هم فهمید که وینچنزو کوکوتی در واقع چه نوع کاراکتری است!

 

دیالوگ برگزیده: من از سال 1984 هیچ کسی را نکشته ام!

 

24- تراویس بیکل
رابرت دنیرو (راننده تاکسی، 1976)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومچرا دنیرو این قدر راحت می تواند بدمن باشد؟! تنها بازیگری که اسمش برای سومین بار در لیست می آید. دنیرو که با آن بیانات شدید اللحنش علیه دونالد ترامپ شاید مدتی مجبور به گوشه گیری شود، یار غار مارتین اسکورسیزی خصوصا در دهه هفتاد بود. او با «راننده تاکسی» توانست

 

در سالی که جایزه به پیتر فینچ برای «شبکه» سیدنی لومت رسید، نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شود. «مرد تنهای خدا» احتمالا یکی از شاخص ترین روانی های مکتب نیویورک به حساب می آید. شاید روانی ترینشان.

 

دیالوگ برگزیده: تو داری با من صحبت می کنی؟!

 

23- کلنل کرتز

مارلون براندو (اینک آخرالزمان، 1979)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومشاید اگر سال 1972 وقتی آکادمی تصمیم گرفت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به براندو برای بازی ماندگارش در «پدر خوانده» دهد، این بازیگر نام آشنای آمریکایی، اعتراض را کنار می گذاشت و به جای آن زن سرخ پوست، شخصا برای گرفتن اسکار و تشکر روی سن می رفت، می توانست برای «اینک آخرالزمان» هم جایزه ای بگیرد.

 

ساخته سال 1979 فرانسیس فورد کاپولا در 8 رشته نامزد جایزه اسکار شد. بهترین فیلم، فیلمنامه، کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، اما نه بهترین بازیگر نقش اول مرد. در سالی که ویتوریو استورارو، اولین مجسمه اسکار از سه گانه اش را دریافت کرد، براندو کاملا در حاشیه ماند.

 

دیالوگ برگزیده: ترس و ترور روحیه دوستانتان هستند!

 

22- بچه گیر شرور

رابرت هلپمن (چیتی چیتی بنگ بنگ، 1968)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومسر رابرت هلپمن بدون شک یکی از مهم ترین بازیگران تاریخ سینما، تیاتر و باله استرالیا است. روز اول ژانویه 1968 او به خاطر خدماتش به باله توانست لقب شوالیه را دریافت کند و در 16 دسامبر همان سال با «چیتی چیتی بنگ بنگ» به پرده سینماها رفت. او در یکی از معدود فیلمنامه هایی که توسط رولد دال نوشته شد،

 

ایفای نقش کرد. داستان اصلی این اثر نوشته یان فلمینگ (نویسنده و خالق جیمز باند) است و تیم موسیقی این اثر موزیکال هم برادران شرمن («مری پاپینز») بودند. بازی دیک ون دایک هم به بهتر دیده شدن این اثر کمک کرد. هر چند منتقدان در مجموع چندان دل خوشی از «چیتی چیتی بنگ بنگ» نداشتند.

 

دیالوگ برگزیده: بیا، آب نباتت رو بگیر!

 

21- جوکر

هیث لجر (شوالیه تاریکی، 2008)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومهر چند رنگ لباس و گریم هیث لجر در «شوالیه تاریکی» تقریبا هیچ تفاوتی با جوکر های قبلی و حتی نمونه های کتاب مصور این کاراکتر نداشت اما بدون شک او شاخص ترین جوکر تاریخ سینما را با فیلمنامه کریستوفر نولان به نمایش گذاشت. بدمنی که فلسفه داشت. یک روان پریش واقعی بود

 

و بالاتر از همه این ها در لحنش یک شاعرانگی و کنایه خاصی داشت که با دیالوگ های به یاد ماندنی اش بروز پیدا می کرد. خیلی از منتقدان می خواستند سر از نقشه او در آورند انا فراموش کردند که جوکر نولان فقط می خواست «سوختن جهان را تماشا کند.»

 

دیالوگ برگزیده: میدونی چرا از چاقو استفاده می کنم؟ تفنگ ها خیلی سریعن، با تفنگ نمیتونی تمام اون حس طرفت رو درک کنی! آخه آدم ها تو لحظه های آخر نشون میدن که واقعا کی هستن!

 

20- جین هادسن

بتی دیویس (چه بر سر بیبی جین آمد؟، 1962)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومساخته سال 1962 رابرت آلدریچ موفق شد در پایان سال نامزد پنج جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای بتی دیویس شود. این بازیگر شناخته شده هالیوودی که برای همین فیلم نامزدی در گولدن گلوب را هم تجربه کرده است، در کنار جوان کرافورد در «چه بر سر بیبی جین آمد؟»

 

نقش دو خواهر بازیگر را ایفا کردند. جین هادسون در کودکی ستاره نمایش های وودویل بوده اما فیلم هایش در بزرگسالی با شکست مواجه می شوند و بلانش هادسون که در کودکی فعالیت هنری خاصی نداشته در بزرگسالی تبدیل به ستاره سینما می شود. حسادت جین به خواهرش و حالت های روان پریشی این کاراکتر،

 

یکی از دلایل موفقیت آن به حساب می آید. جالب است بدانید سال 2003 انیستیتوی فیلم آمریکا، کاراکتر جین هادسون را در رتبه 44ام 50 شرور برتر تاریخ سینما قرار داده بود.

 

دیالوگ برگزیده: اما تو بلانشی! تو روی اون صندلی هستی!

 

19- الکس دلارج

مالکوم مک داول (پرتقال کوکی، 1971)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوموقتی جوکر کریستوفر نولان در رتبه 21 قرار دارد، طبیعتا منبع الهام آن باید در رده بالاتری قرار بگیرد. مثل جوکر، در مورد الکس دلارج هم همیشه این سوال مطرح بوده که او شرور است یا قربانی؟! شاید هم هر دو. به هر حال او رئیس یک گنگ خلافکاری بوده پس می تواند در فهرست قرار گیرد. نقل های زیادی در مورد «پرتقال کوکی» شنیده می شود. مثل این که مالکوم مک داول، التماس کرده تا کوبریک این نقش را به او بدهد. یا این که کویینتین تارانتینو در «سنگ های انباری» به این فیلم ادای دین کرده است.

 

ساخته سال 1971 کارگردان «غلاف تمام فلزی» و «درخشش» به خاطر موضوع و صحنه های شدید غیر اخلاقیش 27 سال در بریتانیا توقیف بود و در آمریکا هم درجه X گرفت تا این که کوبریک حاضر به تغییر بخش هایی از آن شد تا درجه فیلم برای اکران مجدد در سال 1973 به R کاهش یابد.

 

با اکران فیلم اما تا همین امروز در فیلم ها، سریال ها، آلبوم های موسیقی و حتی فوتبال ارجاعات آن را می توانیم ببینیم. مثلا بد نیست بدانید که از جام جهانی 1974 به خاطر سبک بازی توتال فوتبال و رنگ پیراهن نارنجی تیم ملی فوتبال هلند به آنها لقب «پرتقال کوکی» را دادند. لقبی که تا امروز هم همراه آنها مانده است.

 

دیالوگ برگزیده: یه بعد از ظهر فوق العاده را پشت سر گذاشتم و چیزی که الان احتیاج دارم تا به اون یه پایان بی نظیر بدم، یه ذره لودویگ ون پیره!

 

18- دکتر کریستین سل

لارنس الیویر (ماراتن من، 1976)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماگر یک مامور سابق SS نازی که از اردوگاه های مرگ، الماس های یهودیان را می دزدیده نمی تواند جزو 20 شرور اول فهرست قرار گیرد، پس چه کسی می تواند؟! با مرگ برادرش در یک تصادف رانندگی، دکتر کریستین سل که بعد از جنگ تبدیل به دندان پزشک شده به دنبال الماس هایی می آید

 

که نزد برادرش به امانت گذاشته بود. احتمالا شما هم به این فکر می کنید که برد پیت و گروه «لعنتی های بی آبرو»یش چه کار درستی می کردند که روی پیشانی نازی ها، صلیب شکسته را حک می کردند تا هیچ وقت نتوانند از گناهان زمان جنگشان فرار کنند. با این حال باید در نظر گرفت که نوشته شدن

 

فیلمنامه توسط یک نویسنده صاحب نام یهودی به نام ویلیام گولدمن، تاثیر قابل توجهی در اغراق آمیز تر شدن کاراکتر دکتر سل دارد. این نقش برای الیویر نامزدی در اسکار را هم همراه داشت.

 

دیالوگ برگزیده: امنه؟!

 

17- هیولا

بوریس کارلوف (فرانکنشتاین، 1931)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماگرچه با گذشت سال ها، امروز بیش از هر چیز گریم جالب توجه کارلوف در «فرانکنشتاین» به خاطر می آید اما باید توجه داشت که بازی کردن از پشت این همه لوازم آرایش، چسب و احتمالا روغن تا چه حد سخت است. «فرانکنشتاین» یکی از قدیمی ترین فیلم های فهرست است و بدون شک دلیل آن را می توان در ماندگاری کاراکتر «فرانکنشتاین» جست و جو کرد.

 

دیالوگ برگزیده: ااااااارررررررههههههههههههههه!!!!

 

16- تامی ادو

ریچارد ویدمارک (بوسه مرگ، 1947)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماگر فقط بگوییم که این نخستین فیلم ریچارد ویدمارک به حساب می آید، به خودی خود دلیل خوبی برای حضور وی در فهرست 50 بدمن تاریخ هست اما این همه ماجرا نیست. ویدمارک به خاطر این فیلم موفق شد در سال 1948 جایزه گولدن گلوب بهترین ستاره در حال ظهور را ببرد و نامزدی در اسکار را هم به عنوان نقش مکمل

 

مرد در کارنامه اش ثبت کند. «بوسه مرگ» منبع الهام فیلمی به همین نام محصول سال 1995 هم شد اما با وجود بازی ستاره هایی مثل ساموئل ال جکسون و نیکلاس کیج، تقریبا هیچ جایی از تاریخ سینما قرار نگرفت تا ارزش های ویدمارک بیش از پیش مشخص شود.

 

دیالوگ برگزیده: تو می دونی با یه خائن چی کار می کنم؟!

 

15- هنری اف. پاتر

لایونل بریمور (چه زندگی شگفت انگیزی، 1946)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومبرای ساختن یک بدمن خوب راه های گوناگونی هست. اما یکی از عملی ترین شیوه ها آن است که شخصیت مثبتتان، آن قدر جذاب و معصوم باشد که مخاطب حتی از فکر رفتن یک خار در پای او احساس ناراحتی کند. حالا اگر فردی پیدا شود که او را اذیت کند، به راحتی نام خودش را در لیست سیاه ذهن مخاطبان ثبت کرده است. برای جورج بایلی فیلم «چه زندگی شگفت انگیزی» (با بازی جیمز استوارت) هم دقیقا همین اتفاق رخ می دهد

 

تا آقای پاتر یکی از بدترین های تمام ادوار باشد. با این تفاوت که او واقعا بد هم هست! سال 2003 نام او در رتبه ششم بدترین شرورهای تاریخ سینمای انیستیتوی فیلم آمریکا قرار گرفت. معروف است که مت گرونینگ، خالق مجموعه «سیمپسون ها»، برای خلق کاراکتر پول پرست آقای برنز، از آقای پاتر الهام گرفته است.

 

دیالوگ برگزیده: مرده ات بیشتر از زنده ات ارزش داره!

 

14- نورمن بیتس

آنتونی پرکینز (روانی، 1960)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوممی توان مطمئن بود که خیلی ها تمام فهرست را رد کرده اند تا به نام نورمن بیتس و آلفرد هیچکاک برسند. متل دار روان پریشی که قتل ها را گردن مادر بیمارش می انداخت اما در نهایت وقتی راز آنها گشوده شد، همه مخاطبانی که کتاب را نخوانده بودند، از آلفرد هیچکاک بازی خوردند.

 

نورمن بیتس و مادرش در تاریخ سینما آن قدر محبوب شدند که بارها در آثار مختلف مورد ادای دین قرار می گرفتند. آخرین بار در سال 2013 در مورد زندگی آنها یک سریال به نام «متل بیتس» ساخته شد. جالب است بدانید در تاریخ سینما و تلویزیون بیش از هزار بار به این فیلم ارجاع داده و نزدیک 190 ورژن کمدی آن هم ساخته شده است.

 

دیالوگ برگزیده: بهترین دوست یه پسر مادرشه!

 

13- جانی فرندلی

لی جی کاب (در بار انداز، 1954)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومساخته الیا کازان نامزد 12 جایزه اسکار شد و 8 جایزه از جمله اسکارهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به خودش اختصاص داد. با وجود این که هم مارلون براندو و هم اوا ماری سنت توانستند اسکار بگیرند، دست لی جی.

 

کاب از جایزه کوتاه ماند. خیلی ها معتقدند به خاطر حوادث مربوط به مک کارتیزم کاب نتوانست جایزه اسکار را ببرد. او که متهم به داشتن عقاید کمونیستی شده بود، دو سال از حضور در برابر سناتور جوزف مک کارتی سر باز زد تا این که نامش در لیست سیاه هالیوود قرار گرفت. در نهایت کارش را از دست داد

 

و هیچ پولی برای گذران زندگی نداشت تا این که سال 1953 به دادگاه رفت و مثل خود الیا کازان 20 نفر از اعضای حزب کمونیزم را معرفی کرد. با این حال آمریکایی ها هیچ وقت به یک کمونیست اسکار نمی دهند. مگر این که به شیوه دالتون ترامبو آن را ببرید.

 

دیالوگ برگزیده: شما بچه ها کجا دارین می رین؟ یه دیقه صبر کنید! این یادم می مونه. تک تک شما یادم می مونین! من بر می گردم! فراموش نکنید! من بر می گردم!

 

12- فرانک

هنری فوندا (روزی روزگاری در غرب، 1968)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومسرجیو لئونه، هنری فوندا را بر خلاف تصویری که در هالیوود داشت برای یک کابوی قاتل انتخاب کرد. فوندای آرام و قهرمان، در «روزی روزگاری در غرب» تبدیل به خلافکاری بی رحم و خون ریز شد. صحنه معرفی فوندا در این فیلم، به راحتی از یادها نخواهد رفت و چشم های آبی سردش، سال ها کابوس بچه هایی شدند که صحنه معروف تیراندازی او به بچه را دیده بودند.

 

دیالوگ برگزیده: مردم وقتی دارن می میرن بهتر می ترسند!

 

11- ساحره بدجنس غرب

مارگارت همیلتون (جادوگر از، 1939)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماگرچه سال ها از ساخته کلاسیک ویکتور فلمینگ گذشته اما این اثر روز به روز مشهورتر شده است. با این که در زمان اکران کاملا زیر سایه «برباد رفته»، دیگر ساخته ویکتور فلمینگ قرار گرفت و در نهایت رقابت بهترین فیلم اسکار را هم به همین اثر واگذار کرد اما «جادوگر از» نقطه عطفی در کارنامه خیلی از عوامل خود شد.

 

از جمله باید اعتراف کرد که جودی گارلند عملا با این فیلم به شهرت رسید. در طول این سال ها اما کمتر به مارگارت همیلتون اشاره می شود. حتی با این که دزدیده شدن کفش های قرمز گارلند در این فیلم توانست به صدر اخبار رسانه ها برسد اما باز کمتر از مارگارت همیلتون شنیده ایم. اما باید توجه داشته باشیم

 

شاید یکی از دلایلی که سال ها در همه کتاب های کودک، جادوگران بدجنس با صورت سبز و خال روی دماغ تصویر می شدند، گریم تاثیر گذار همیلتون در این فیلم بود. جالب این که در فیلم این جادوگر سنگ دل بیشتر از آن که عمل کند، تهدید می کند اما برای مخاطب تارانتینو ندیده آن روزگار، تهدید به غرق کردن توتو و آتش زدن مترسک، خود به اندازه انجام آن عمل زشت و وحشتناکی بود!

 

دیالوگ برگزیده: این کارها باید بسیار ظریف انجام شوند…. و الا به طلسم صدمه می زنید!

 

10- تامی دویتو

جو پشی (رفقای خوب، 1990)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماگر کودکی شما هم با دو گانه «تنها در خانه» سپری شده باشد، حتما جو پشی را برای همیشه در خاطرتان به عنوان یک ابر شرور نگه می دارید. اما مارتین اسکورسیزی، خالق «راننده تاکسی» در دهه 90 به جو پشی در «دوستان خوب» هم بازی می دهد تا یک شرور دیگر را در فیلم های خودش خلق کرده باشد.

 

به نظر منتقدان و اعضای آکادمی هم جو پشی در «رفقای خوب» واقعا از پس کارش به خوبی برآمده. این فیلم نامزد 6 جایزه اسکار از جمله جوایز بهترین فیلم، کارگردان، فیلمنامه و بازیگر نقش مکمل زن می شود اما از میان همه این جوایز فقط جو پشی توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای این اثر کسب کند.

 

دیالوگ برگزیده: چطوری بامزه؟! من چطوری بامزه ام؟!

 

9- ریچارد III

لارنس الیویر (ریچارد III، 1955)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومبعد از رابرت دنیرو که بارها نام خودش را در این فهرست ثبت کرده، نوبت یک بازیگر کلاسیک می شود که بار دیگر به بهانه یکی دیگر از نقش هایش او را صدا بزنیم: لارنس اولیویر! او در دهه 50 اثری از ویلیام شکسپیر را به کارگردانی خودش ساخت و نقش اول آن را هم ایفا کرد.

 

اتفاقا به خاطر بازی در فیلم خودش توانست نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد هم بشود که پنجمین نامزدی او به حساب می آمد. اولیویر در طول کارنامه کاریش در نهایت تا سال 1978 موفق می شود نامزد 13 جایزه اسکار شود که بخش قابل توجهی از این جوایز و نامزدی ها را مدیون آثار شکسپیری خودش

 

، «هملت» و «هنری V» است. اگرچه شاید دیالوگ های ویلیام شکسپیر برای به اوج رساندن یک ابرشرور کافی باشد اما بدون شک تجربه و بازی این بازیگر و کارگردان مشهور سینما، تلویزیون و تیاتر بریتانیا تاثیر فراوانی در سینمایی شدن ریچارد III داشته است. آن قدر که گاهی به نظر می رسد بقیه بازیگران خارج از صحنه بازی می کنند.

 

دیالوگ برگزیده: من اون رو دارم اما زیاد نگهش نمی دارم!

 

8- جک ویلسون

جک پالانس (شین، 1953)

شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومتا قبل از این که پالانس در «شین» ظاهر شود، همه چیز ایده آل بود اما به محض ورود او به شهر و قرار گرفتنش در برابر قهرمان فیلم، آلن لد، همه توجهات را به خود جلب کرد. این بازیگر اوکراینی الاصل متولد پنیسلوانیا در 34 سالگی مقابل دوربین جورج استیونز در «شین» قرار گرفت و هنوز برنده اسکار، گولدن گلوب و امی به حساب نمی آمد اما بازی او نوید روزهای خوبی را برایش می داد.

 

دیالوگ برگزیده: ثابتش کن!

 

7- آنتون چیگور

خاویر باردم (جایی برای پیرمردها نیست، 2007)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماین شخصیت از رمان کورمک مک کارتی استخراج شده اما ظاهرش با آن مدل موی عجیب، اورجینال برادران کوئن است. اما نباید فراموش کنیم که او با تصویر خاویر باردم روی پرده سینماها جان گرفت. بدون شک آن خونسردی فوق العاده چیگور در کشتن آدم ها با روش های عجیبش یکی از مهم ترین دلایلی است

 

که او توانسته در رتبه هفتم امپایر قرار بگیرد. یادمان باشد که از بین کاراکترهای بدمن قرن جدید فقط سه نفر توانسته اند در این فهرست باشند. یکی مریل استریپ با «شیطان پرادا می پوشد»، دوم هیث لجر در نقش جوکر «شوالیه تاریکی» و سوم خاویر باردم در فیلم «جایی برای پیرمردها نیست».

 

باردم در نهایت موفق شد به خاطر بازی در این اثر اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خودش اختصاص دهد. مثل هیث لجر. با این تفاوت که او هنوز زنده است.

 

دیالوگ برگزیده: حدس بزن!

 

6- هانس بکرت

پیتر لور (M، 1931)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومکارنامه فریتز لانگ کاملا به دو قسمت تقسیم می شود. سال های کار در آلمان و سال های کار در آمریکا. او در آلمان فیلم هایی ساخت که شاید سینمای این کشور سال ها نتواند مانند آنها را بسازد. در حالی که هنوز صدا وارد سینما نشده، دکور سازی سخت و طاقت فرساست،

 

خبری از جلوه های ویژه نیست و فیلم ها همه سیاه و سفید هستند لانگ با استفاده از اکسپرسیونیزم آثار فاخری چون افسانه «نیبلونگن» و «متروپلیس» را می سازد. با این حال این کارگردان سرشناس بهترین فیلم کارنامه کاریش را M می داند. این اثر اولین فیلم ناطق لانگ است که پیتر لور، بازیگر اتریش-

 

مجارستانی در آن نقش اصلی را ایفا می کند. فردی که کار خودش در فیلم را با قتل یک کودک آغاز می کند و پلیس برای به زانو در آوردنش به استفاده از روش های –آن موقع- جدید انگشت نگاری و تشخیص دست خط می پردازد. این اثر یکی از اولین نمونه فیلم هایی است که در آن بدمن فیلم به نوعی قهرمان آن به حساب می آید.

 

دیالوگ برگزیده: کی می دونه مثل من بودن چه حالی داره؟!

 

5- ایمن گوئث

رالف فاینس (فهرست شیندلر، 1993)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومرالف فاینس یکی از عجیب ترین بازیگران تاریخ سینماست. او در حالی که در بسیاری از فیلم هایش نقش مثبت ترین کاراکترهای تاریخ را بازی کرده در برخی فیلم هایش سنگدل ترین فرد روی زمین است. او که در مجموعه هری پاتر هم نقش ابرشرور آثار جی کی رولینگ، لرد ولدمورت را هم ایفا کرده،

 

احتمالا اگر قرار بود 50 کاراکتر مثبت تاریخ سینما را هم گردآوری کنیم سهمی از آن را به خودش اختصاص می داد. کاراگتر او دقیقا نقطه مقابل کاراکتر مثبت اسکار شیندلر (با بازی لیام نیسن) در فیلم استیون اسپیلبرگ است. یک افسر نازی که اصلا از کشتار یهودی ها غم به دل خودش راه نمی دهد. آیا این کافی نیست؟!

 

دیالوگ برگزیده: تو یک انسان در سخت ترین احساس جهان نیستی!

 

4- کودی جرت

جیمز کاگنی (اوج التهاب، 1949)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومساخته رائول والش در سال 2003 موفق شد به دلیل تاثیر فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناختیش توسط کتابخانه کنگره آمریکا وارد گنجینه ملی فیلم شود. این فیلم داستان جانی خطرناکی به نام کودی جرت است که بعد از کشته شدن مادرش تصمیم به فرار از زندان و قصاص قاتلان او می گیرد.

 

کاراکتر جرت در این فیلم با بازی جیمز کاگنی در فهرست 100 قهرمان و شرور برتر تاریخ سینمای آمریکا به انتخاب انیستیتوی فیلم این کشور قرار گرفت. تاثیر «اوج التهاب» بعدها در فیلم ها و سریال های دیگری نظیر «برکینگ بد» دیده شد که بدون شک بخش قابل توجهی از این تاثیر گذاری بر دوش کاراکتر کودی جرت بوده است.

 

دیالوگ برگزیده: اد بزرگ! جناب…اد…بزرگ! می دونی چرا اینجوری صداش می کنن؟! چون ایده های بزرگی داره! یه روزی یه دونه از اون بزرگاش رو در مورد من مطرح می کنه. اون آخرین ایده اش خواهد بود!

 

3- هری پاول

رابرت میچم (شب شکارچی، 1955)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دوماین فیلم اقتباسی از رمان دیویس گراب به حساب می آید و داستان یک قاتلی زنجیره ای است که می خواهد بیوه ای را مجبور به لو دادن 10 هزار دلاری کند که همسر کشته شده اش مخفی کرده است. خیلی از کارگردان های صاحب نام سینمای جهان نظیر مارتین اسکورسیزی، دیوید لینچ، جیم جارموش،

 

ترنس مالیک، اسپایک لی و برادران کوئن خودشان را وامدار این اثر نوآر چارلز لاوتون می دانند. کاراکتر هری پاول با بازی رابرت میچم در این فیلم میان 100 شرور و قهرمان برتر تاریخ سینمای آمریکا به انتخاب انیستیتوی فیلم آمریکا، توانست رتبه 29 ام را کسب کند.

 

دیالوگ برگزیده: خدایا، در کتاب تو کلی قتل هست!

 

2- پرستار راچد

لوییز فلچر (پرواز بر فراز آشیانه فاخته، 1976)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومبدون شک مهم ترین نقش لوییز فلچر در کل کارنامه کاریش، پرستار راچد در فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» است. این فیلم که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته کن کیسی است، یکی از سه فیلم تاریخ سینماست که توانسته 5 جایزه اصلی اسکار را به خودش اختصاص دهد

 

و از این جوایز سهم لوییز فلچر جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن بوده است. اگر شما هم از آن دسته مخاطبینی هستید که این فیلم را با رندال مک مرفی( با بازی جک نیکلسون) به خاطر می آورید فقط از خودتان بپرسید که اگر قدرتی مثل پرستار راچد نبود تا مک مرفی علیه او و قوانینش شورش کند، چه اتفاقی برای این فیلم می افتاد؟!

 

دیالوگ برگزیده: جلسه به وقت دیگری موکول و رای گیری بسته شد!

 

1- هانیبال لکتر

سر آنتونی هاپکینز (سکوت بره ها، 1991)
شرورترین نقش های منفی تاریخ سینما قسمت دومبالاخره نوبت به رتبه اول رسید و چه کسی بهتر از هانیبال لکتر آدم خوار؟ اگر نگاهی دوباره به فهرست 50 شرور ایمپایر بیندازید متوجه می شوید که بدمن های روانی با لایه های ناشناخته شخصیتی بسیار پر طرفدار تر از سایر آنتاگونیست ها هستند. شاید چون خلقشان از گونه های دیگر سخت تر است و شاید چون مخاطبان با لایه های گوناگون شخصیتی می توانند ارتباط های متفاوتی بر قرار کنند.

 

دقیقا به همین خاطر هانیبال لکتر ماندگار است. نکته دوم این که کاراکترهای اقتباسی سهم قابل توجهی از لیست دارند. در روزگاری که سینمای ما چندان روی خوشی به اقتباس نشان نمی دهد اما هالیوودی ها درک بالایی از ارزش اقتباس دارند. اگرچه نباید منکر ارزش های هنر مولف و آثار اورجینال شد اما به نظر می رسد آثاری که یک نویسنده حرفه ای را پشت سر خود دارند

 

می توانند خیلی راحت تر به درجه بالایی از ماندگاری برسند. جنبه سوم، بدون شک بازیگرهای بزرگی هستند که این نقش ها را بر عهده گرفتند و یکی از بزرگ ترین هایشان بدون شک آنتونی هاپکینز است. بازی او در «سکوت بره ها» نه تنها آن قدر چشم ها را خیره کرد که توانست برای خودش جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه آورد،

 

بلکه کمک کرد ساخته جاناتان دمی به سومین فیلم تاریخ سینما( پس از «در یک شب اتفاق افتاد» و «پرواز بر فراز آشیانه فاخته») تبدیل شود که موفق به درو کردن جوایز اصلی اسکار، معروف به Big 5 (بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر مرد و زن و بهترین کارگردان) می شد.

 

در عین حال آن قدر تاثیر گذار بود که توماس هریس نویسنده و خالق شخصیت هانیبال لکتر اعتراف می کند که نمی تواند بازیگر و کاراکترش را از هم جدا کند. خیلی ها معتقدند کتاب «هانیبال» توماس هریس، بیش از آن که دنباله کتاب قبلی این نویسنده، «سکوت بره ها» باشد، دنباله فیلم جاناتان دمی است. کتابی که به خاطر تاثیر آنتونی هاپکینز توانست با چاپ اولش چیزی حدود 1 میلیون نسخه فروش کند.

 

بعدها وقتی بازیگران دیگر، در فیلم ها و سریال های دیگری این نقش را بر عهده گرفتند ارزش های آنتونی هاپکینز و بازی او از پشت میله های زندان مشخص تر شد. به حدی که خیلی ها از هانیبال لکتر در زندان، بیش از هانیبال لکتر آزاد می ترسند.

 

دیالوگ برگزیده: من جیگر اون مرد رو با کمی باقالی و یک چیانتی خوب خوردم!