پارس ناز پورتال

دنیای عشق و عاشقی و حرف های ناگفته

دنیای عشق و عاشقی و حرف های ناگفته

دنیای عشق و عاشقی و حرف های ناگفته 

عشق و عاشقی دنیای عجیبی دارد و همه مردم در طی عمر خود با آن درگیر می شوند و ماجرای خاص خودشان را رقم میزنند . آنکه هیچ نمیداند، به چیزی عشق نمیورزد. آنکه از عهده هیچ کاری برنمیآید، هیچ نمیفهمد. آنکه هیچ نمیفهمد، بیارزش است ولی آنکه میفهمد، بیگمان عشق میورزد، مشاهده میکند و میبیند.

 

هرچه بیشتر دانش آدمی در چیزی ذاتی باشد، عشق بدان بزرگ‌تر است. هرکه فکر می‌کند همه میوه‌ها در همان وقت می‌رسند که توت‌فرنگی، از انگور چیزی نمی‌داند.»

پاراسلسوس
یاران صمیمی

 

اریک فروم در کتاب هنر عشق‌ورزیدن عشق را این‌گونه تعریف می‌کند:

«نفوذ فعالانه در شخصی دیگر که ضمن آن شوق و دانش در نتیجه وصل آرام می‌شود.» فروم می‌گوید: «در عشق من او را می‌شناسم، خود را می‌شناسم و همه را می‌شناسم و هیچ نمی‌دانم.

 

عشق تنها راه دانستن است. شوق شناختن خود، شوق دیدار یار، عاملی برای غلبه بر تنهایی و رسیدن به آرزوی وصل و اما بعد…»

 

وقتی عاشق می‌شویم تمامی زندگی ما جان تازه‌ای می‌گیرد.
من نشستم مشق لیلی می‌کنم / خاطر خود را تسلی می‌کنم
چون میسر نیست من را کام او / عشق‌بازی می‌کنم با نام او

 

عشق، تجلی مهر خداوند است. مگر می‌شود لحظه‌ای تردید کنیم بر اینکه شاعران بلندپایه‌ای مثل حافظ، سعدی و مولانا عاشق نبودند، اما چنین کلمات جادویی را خلق کرده‌اند. در این سخن آغازین نمی‌خواهم از عاشق‌بودن و عشق حرفی بزنم که مثنوی 70 من کاغذ می‌شود.

 

اما اعتقاد دارم اگر نظریه «مثلث عشق» استرنبرگ که عشق را به سه قسمت اشتیاق، صمیمیت و تعهد تقسیم می‌کند، بررسی و مطالعه کنیم، اشتیاق شامل انگیزه هایی است مثل جذابیت که به عشق رهنمون می‌شوند.

 

صمیمیت نیز به رفتارهایی اطلاق می‌شود که نزدیکی عاطفی را افزایش می‌دهد به معنی حمایت و درک متقابل و سهیم کردن خود، فعالیت‌ها و دارایی‌هایمان با یکدیگر .

 

همچنین تعهد نیز در ضلع سوم این مثلث به دو گونه تصمیم بازمی‌گردد: اول تصمیم کوتاه‌مدت مبنی بر اینکه آیا آنچه که هست را عشق بنامیم یا نه و دوم آیا برای حفظ این عشق به‌سوی آینده قابل‌پیش‌بینی تلاش کنیم یا نه. اگر به این سه قسمت در عشق توجه کنیم، می‌توانیم نگاهمان را به عشق تغییر دهیم.

 

در پایان این نخستین کلام، 8 نوع عشق را ازنظر استرنبرگ تیتروار به همه عاشقان سرزمینم تقدیم می‌کنم:

 

1. فقدان عشق: در این نوع هیچ‌کدام از عناصر اشتیاق، صمیمیت و تعهد حضور ندارد.

 

2. عشق دوستانه: هرگاه اشتیاق و تعهد کم باشد، اما صمیمیت درحد بالا، این عشق را دوستانه می‌نامیم.

 

3. عشق شهوانی: اشتیاق در این عشق حضوری فعال دارد اما صمیمیت و تعهد در حد ضعیف قرار دارد.

 

4. عشق پوچ: هرگاه تعهد قوی باشد اما میل و صمیمیت در سطح پایین قرار داشته باشد، عشق پوچ نام دارد.

 

5. عشق خیال‌انگیز: اشتیاق و صمیمیت شدید است اما به‌اندازه‌کافی تجربه‌های مشترک ندارند که متقابلا احساس تعهد کنند.

 

6. عشق مشفقانه: هرگاه صمیمیت و تعهد شدید باشد، اما اشتیاق ضعیف، عشق مشفقانه حاکم است.

 

7. عشق ابلهانه: هـــــر گــــاه احســـاس کردید اشتیاق و تعهدتان بالاست اما صمیمیتتـان ضعیف است، بدانیـــد کــــــه عشقتان ابلهانه است.

 

8. عشق کامل: در این عشق معنوی هر سه عنصر به‌طور سخاوتمندانه وجود دارد. حواسمان باشد رسیدن به این مرحله بسیار آسان اما حفظ آن کاری بزرگ و مشکل است.