پارس ناز پورتال

دانشگاه فقط برای کار پیدا کردن نیست

دانشگاه فقط برای کار پیدا کردن نیست

دانشگاه فقط برای کار پیدا کردن نیست 

والدین فکر می کنند دانشگاه صرفا جایی برای کار پیدا کردن فرزندشان است و متاسفانه از تاثیرات دیگر این محیط روی فرزندان خود آگاهی لازم را ندارند. دانشگاه فقط برای کار پیدا کردن نیست. دانشگاه جایی است برای پیدا کردن مهارت‌ها و دانشی که به شما اجازه می‌دهد، تأثیر مثبتی در جامعه‌تان داشته باشید

 

و بفهمید اطراف‌تان چه می‌گذرد. فعالیت‌ها و فرصت‌های اجتماعی زیادی در محیط دانشگاه در اختیارتان است که می‌توانید در آن شرکت کنید.به عنوان پدری که دو فرزند را راهی دانشگاه کرده من به خوبی احساسی که والدین هنگام انتخاب رشته، حرفه و شغل فرزندان‌شان دارند را می‌شناسم. نیازی به گفتن نیست که بیشتر ما که بچه‌هایمان را در این مسیر تماشا می‌کنیم میل شدیدی به «کمک» کردن داریم.

 

متاسفانه، من فکر می‌کنم بیشتر مشاوره‌هایی که در حال حاضر به بچه‌ها در زمان انتخاب رشته داده می‌شود، مخرب است؛ به این ترتیب که به جای آسان کردن راه، مانع از انتخاب حرفه‌ای مناسب توسط بچه‌ها می‌شود. از آن مهم‌تر اینکه، بی‌آنکه لزومی باشد، کیفیت کلی تجربه دانشگاهی دانشجو را پایین می‌آورد.

 

امروزه، این روایت از ماجرا که هدف اصلی انتخاب رشته پیدا کردن شغل بعد از فارغ‌التحصیلی است، روز به روز متداول‌تر می‌شود؛ این نوع نگاه که باید رشته‌ای را انتخاب کنی که مستقیم تو را به یک شغل خوب راهنمایی کند. یکی از مثال‌هایی این توصیه معروف این است که «تو با اعداد خوب سر و کله می‌زنی،

 

حسابداری به دردت می‌خورد.» یا مثلا «تو همیشه با کامپیوترت خوب کار می‌کنی، بهتر است سراغ این رشته بروی.»دانشگاه فقط برای کار پیدا کردن نیست. دانشگاه جایی است برای پیدا کردن مهارت‌ها و دانشی که به شما اجازه می‌دهد، تأثیر مثبتی در جامعه‌تان داشته باشید و بفهمید اطراف‌تان چه می‌گذرد.

 

فعالیت‌ها و فرصت‌های اجتماعی زیادی در محیط دانشگاه در اختیارتان است که می‌توانید در آن شرکت کنید.در نتیجه این طور توصیه‌هاست که بعضی دانشجوها نمی‌توانند یا نمی‌خواهند ادامه تحصیل دهند، یا به این خاطر که هیچ علاقه‌ای به موضوع درس‌ها ندارند یا به این خاطر که به خاطر عدم همخوانی استعدادها با موضوع درس،

 

نمی‌توانند واحدها را پاس کنند. بسیاری از فارغ‌التحصیلان هم اصلا در زمینه‌ای غیر از مدرک تحصیلی‌شان مشغول به کار می‌شوند؛ مثل خود من، که شیمی خوانده‌ام و از زمان فارغ‌التحصیلی به بعد دست به لوله‌های آزمایش نزده‌ام.اشتباه نکنید، رشته‌های محبوب، مثل مهندسی یا پزشکی، رشته‌های خوبی هستند.

 

اما، دانشجوها باید به این خاطر این رشته‌ها را انتخاب کنند که از آنها لذت می‌برند و از نظر فکری با آن درگیر می‌شوند و چالشی فکری به آنها ارائه می‌شود؛ نه به این خاطر که به شغل خاصی منتهی می‌شوند.تجربه دانشگاهی نباید به مسیر شغلی و حرفه‌ای خاصی گره بخورد،

 

چون شغل‌ها و بازارهای خوب می‌آیند و می‌روند. بازاری که امروز برای شغلی فرصت‌ها و درآمد زیادی دارد، معلوم نیست که چند سال بعد همین‌طور بماند. به جای این، در این دوران باید دانشجو توانایی‌ها و مهارت‌های ماندگار و قابل انتقال را در خود کشف و تقویت کند؛ مثل تفکر انتقادی، مدیریت زمان، رهبری، ارتباطات مؤثر،

 

و مهارت‌های درونی. کارفرماها هم چنین ویژگی‌هایی را می‌طلبند. آنها افرادی تک‌بعدی نمی‌خواهند، بلکه افرادی با مجموعه‌ای متعادل از توانایی‌ها و مهارت‌ها می‌خواهند که بتوانند حل مسئله کنند، روابط کاری قوی بسازند و کارها را به نتیجه برسانند.