پارس ناز پورتال

باورهای نادرست درباره تاثیرات مواد مخدر در انسان

باورهای نادرست درباره تاثیرات مواد مخدر در انسان

باورهای نادرست درباره تاثیرات مواد مخدر در انسان 

مواد مخدر سلول های عصبی افراد را با اختلال جدی مواجه می کنند و عاملی به نام اعتیاد به وجود می آید. در این میان مصرف کنندگان مواد مخدر باورهای بسیار نادرستی هم دارند. 

 

1- برای تسکین درد: این مواد واکنش انسان را نسبت به حس درد کاهش می دهند و روی عامل اصی ایجاد درد هیچگونه اثری ندارند. بسیاری از بیماری های بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری های استخوان و مفاصل، سرطان ها و بیماری های عفونی؛ اما مصرف کنندگان و توصیه کنندگان به مصرف مواد توجه ندارند

 

که نسبت به اثر ضد درد این مواد تحمل ایجاد می شود. یعنی مثلا در پنجمین مصرف برای اینکه همان درد اولیه کاهش یابد باید مقدار بیشتری مصرف شود، که این مقدار گاهی تا 30 برابر مقدار مصرف اولیه لازم می شود.

 

2- عقیده غلط دیگری که وجود دارد، اثر این مواد بر روی بیماری هایی مثل قند یا دیابت است. به نظر می رسد چنین باورهای غلطی توسط قاچاقچیان دامن زده می شود تا درآمد مالی بیشتری کسب کنند.
باورهای نادرست درباره تاثیرات مواد مخدر در انسان

مصرف کنندگان این ادعا را، که ما برای پیشگیری یا درمان این بیماری ها مواد مصرف می کنیم، مطرح می نمایند تا خود را گناهکار جلوه ندهند! در هیچ تحقیق علمی اثر پیشگیری کننده و درمانی برای این مواد ثابت نشده است.

 

3- گاهی افراد بی اطلاع توصیه می کنند که مصرف مواد مخدر برای کاهش آلام روحی و اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی که نسبتا شایع و به شدت آزاردهنده هستند، مفید است. اضطراب معمولا با تنگی نفس، احساس خفگی، تپش واحسا سناراحتی در قلب، سنگینی سر، احساس درد و ناراحتی در شکم و درد در سایر قسمت های بدن همراه است.

 

تفکر غلط اثر تسکینی مواد مخدر بر بیماری های روانی و اضطراب از آنجا ناشی شده که این مواد دارای اثر تسکین بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشی علائم ظاهری اضطراب را کاهش می دهد، اکثر بیماری های روحی همراه اضطراب هستند. افسردگی که بیماری قرن است در بسیاری از موارد همراه با اضطراب است. بنابراین در اوایل مصرف، شخص که به هر علت دچار اضطراب و ناآرامی روحی است ممکن است با مصرف مواد احساس آرامش کند.

 

اما این پدیده ثابت شده که در افراد مضطرب و ناآرام پس از اولین مصرف، خطر اعتیاد بسیار بالا است و مواد اعتیادآور قطعا پس از مدتی، خود افسردگی زا و به طبع آن اضطراب آور خواهند بود. یعنی در نهایت نه تنها با مصرف مواد مخدر افسردگی، اضطراب و آلام روحی انسان کاهش نمی یابد، بکله تشدید هم می شود زیرا تغییر خلق و ایجاد حالت شادی کاذب توسط

 

موادمخدر فقط در اوایل مصرف ایجاد می شود. نوجوانان و جوانان در مقطعی از زندگی خود هستند که بحران و ناآرامی روحی و اضطراب فراوانی دارند و به همین دلیل است که با اولین آشنایی ها خطر اعتیاد در آن ها زیاد است.نوجوان روابط اجتماعی و خانوادگی آرام و حمایت کننده ای لازم دارد تا آلام روحی او کاهش یافته به سمت اعتیاد نرود.

 

4- توصیه دیگری که برای مصرف مواد مخدر در مورد مشکلات روابط جنسی مردان به خصوص مردان جوان است.مشکلات جنسی در آنان معمولا ریشه در هیجانات و اضطرابات شخص دارد اگر این مواد در موارد نادری از مشکلات فوق بکاهد، در طولانی مدت باعث ایجاد افسردگی و کاهش میل جنسی می شود.5- موادمخدر یعنی مشتقات مرفین؛ حرکات پیش برنده روده ها را کند می کند و ترشحات آن را کاهش می دهد. دردهای دستگاه گوارش می تواند ناشی از افزایش حرکات دودی روده ها

 

باشد. در اسهال این حرکت سریع و گاهی دردناک می شود. در بسیاری از هیجانات و اضطراب ها حرکات لوله گوارش مختلف شده، افزایش یا کاهش می یابد.مثلا در روده های تحریک پذیر عصبی دل درد، دل پیچه یا اسهال و یبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلایان به این بیماری ها با مواد مخدر آشناش وند خطر اعتیاد جدی است.

 

مثلا در مورد اسهال که همراه با افزایش حرکات روده ای است، اگر مشتقات تریاک در دسترس شخص بیمار قرار بگیرد با توجه به کندکردن حرکات پیش برنده روده و بهبود ظاهری اسهال خطر اعتیاد بعدی را دارد.

 

6- متاسفانه بعضی از کسانی که پس از رانندگی ممتد دچار خستگی می شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگی و سرخوشی کاذب، در دام اعتیاد گرفتار می شوند.

 

7- این مواد حالت خمودگی، ابر گرفتگی شعور و با آگاهی ایجاد می کنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را کاهش دهند. زندگی پیچیده امروز، نیاز به کار فکری زیاد و گاهی خسته کننده دارد درواقع آدم های پرکار و آن هایی که در زندگی روزمره با مسائل پیچیده برخورد می کنند مجبورندب ا تمام قوای فکری و ذهنی خود وارد میدان شوند.

 

یعنی بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار شاید دائم در حال جنگ فکری است، در حد اعلای این پدیده بعضی آدم ها همانند خروس جنگی دائم هوشیارتر از مردم دیگر هستند. مواد مخدر و الکل این حالت بیداری بیش از حد را کاهش می دهد.

 

بنابراین آن هایی که کار فکری شدید، یکنواخت و خسته کننده انجام می دهند با اولین آشنایی ها در معرض ابتلا به اعتیاد هستند. مواد مخدر و الکل ابتدا آن ها را آرام می کند اما پساز مدتی قدرت مبارزه، کار و ثمربخشی را از آن ها می گیرد.

 

8- قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع کمرددرها، پشت درد، سردرد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی، می تواند جنبه روانی داشته باشد.کسانی که با مراجعه به پزشکان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسکین برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر بسیار آسیب پذیر هستند.

 

این مواد اصل درد و عامل ایجاد کننده درد را از بین نمی برند فقط شخص را نسبت به درد بی تفاوت می کنند. مثلا اگر کسی را شکستگی داشته باشد، درد ایجاد شده سبب کم حرکتی یا بی حرکتی عضو شکسته شده می شود و فرصتی برای محل شکسته ایجاد می شود تا استخوان سازی صورت گرفته و محل شکستگی ترمیم یابد

 

اما مواد مخدر واکنش انسان را به درد که همان بی حرکتی و کم حرکتی است از بین برده و عضو حرکت کرده می تواند جوش خوردن شکستگی را به تاخیر یبیندازد.

 

9- در مسیر اعتیاد بتا اندوروفین ها که مواد شبه مخدر درونزا هستند کاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن سلول های مغز شخص معتاد تنبل شده و این مواد درونزا را ترشح نمی کنند و مرفین خارجی جای شبه مرفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد.

 

بنابراین پس از ترک اعتیاد و در حین آن که مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد و مغز، دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمی کند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد می گردد که البته پس از مدتی که از ترک بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهدکرد.

 

10- با کاهش آندروفین ها [مواد شبه مرفین درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن کشی مونوسیت ها که از سلول های دفاعی بدن هستند کاهش می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساس تر است و زودتر مبتلا می شود.

 

مواد مخدر آن دسته از سلول های دفاعی بدن را که مسئول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، کاهش می دهند و با کاهش فعالیت آن ها می توانند سبب رشد سلول های سرطانی شوند

 

اعتیاد و اثر مواد مخدر بر دستگاه عصبی مرکزی

موادی که دستگاه عصبی مرکزی را تغییر می دهند مواد روان گردان هستند (الکل؛ نیکوتین؛ کوکایین) و موادی امثال اینها که اعتیاد به آن ها مشکل بزرگ بعضی از جوامع امروزی است. همچنین کافئین که در قهوه و نوشابه ها یافت می شود از جمله مواد روان گردان هستند. تمام این مواد می توانند باعث وابستگی روانی مصرف کننده شوند و مهم تر از آن این است که باعث وابستگی جسمی نیز می شود.

 

اعتیاد پاسخی فیزیولوژیک است که مصرفی پی در پی مواد مخدر موجب آن می شود و عملکرد طبیعی نورون ها و سیناپس ها را تغییر می دهد. هنگامی که عملکرد نورون یا سیناپسی توسط مواد مخدر تغییر کرد از آن پس آن نورون یا سیناپس به طور طبیعی به کار خود ادامه نمی دهد مگر با بودن مواد مخدر.

 

شخص با مصرف پی در پی مواد مخدر به آن معتاد می شود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر عادت می کند. شخص معتاد باید با گذشت زمان مقدار ماده مخدر مصرفی اش را افزایش داده تا نیاز بدنش تامین شود. نیکوتین ماده ای اعتیادآور است که در برگ های گیاه تنباکو یافت می شود.

 

این ماده بسیار سمی است و حدود 60 میلی گرم از آن برای انسان مرگ آور است. نیکوتین سریعا وارد جریان خون شده و در بدن به گردش در می آید. عملکرد نیکوتین در مغز شبیه به عملکرد انتقال دهنده عصبی استیل کولین است.نیکوتین به دلیل شباهت ساختاری با استیل کولین به محل های مخصوصی در سول عصبی که به طور طبیعی محل ها گیرنده های استیل کولین هستند متصل می شوند.

 

این جایگاه ها از مراکز کنترل مغز هستند که بسیاری از فعالیت های مغزی را کنترل می کنند. اتصال نیکوتین به سلول های عصبی موجب تغییرات بسیاری می شود.پس از مدتی بدن فرد سیگاری تنها در حضور نیکوتین به جای استیل کولین به طور طبیعی کار می کند و در حضور حذف نیکوتین حالت طبیعی بدن مختل می شود.

 

هنگام بدست آمدن این حالت تنها راه برگشت بدن به حالت طبیعی کشیدن سیگار است. در اینجا است که می گوییم فرد سیگاری معتاد به کشیدن سیگار است. داروهای روان گردان نوعی مواد مخدرند که در تسکین درد و القای خواب نقش بسزایی دارند.بسیاری از این مواد از گیاهان تیره خشخاش به دست می آیند. مواد مخدری که از تریاک استخراج می شوند شامل: مورفین، هرویین و کدیین هستند. پزشکان برای تسکین درد بیماران گاه کدیین تجویز می کنند.

 

مورفین نیز یکی از موثرترین تسکین دهنده های درد می باشد که امروزه در پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد.گیرنده های درد محرک هایی که باعث درد می شوند را شناسایی می کنند. درد در بدن نقش اهمیت زایی دارد درد به به ما می گوید که یکی از بافت های بدن ما زخمی و یا آسیب دیده شده است.وقتی عضوی آسیب دیده می شود از انتهای اعصاب آسیب دیده آن پیام هایی انتقال داده می شود که باعث احساس درد می شود.

 

پیام های عصبی حامل درد را به نخاع و سپس به مغز انتقال می دهند. پس از رسیدن پیام عصبی درد به طناب عصبی، پیام درد به وسیله گروهی از انتقال دهنده های عصبی به نان انکفالین ها سرکوب می شوند.زمانی که انکفالین ها به نورون های نخاع می پیوندند از انتقال پیام به مغز جلوگیری می کنند. مواد مخدر عملکردی مشابه به انکفالین ها دارند و به گیرنده های پروتئینی درد در طناب عصبی می پیوندند و از انتقال پیام درد به مغز و احساس درد جلوگیری می کنند.