پارس ناز پورتال

بازاریابی شبکه ای و نتورکرها و اقتصاد کشور

بازاریابی شبکه ای و نتورکرها و اقتصاد کشور

بازاریابی شبکه ای و نتورکرها و اقتصاد کشور 

این روزها بسیاری از افراد را می بینیم که در جلسات شرکت می کنند و از شراکت گستره صحبت می کنند و در انتها از سودهای کلان که زندگی را کلا تغییر می دهد.این افراد همان نتورکرها هستند. بازاریابی شبکه‌ای به خصوص در سالهای اخیر که اقتصاد ایران با وضعیت رکود و بیکاری بیشتری مواجه شده طرفداران زیادی پیدا کرده است.

 

فارغ التحصیلان دانشگاهی جویای کار که به روش های نوین کسب و کار نیز علاقه دارند و یا افرادی که در کسب و کار های فعلی خودشان موفق نبوده اند این روش درآمدی برایشان جذاب تر است. در عین حال این پدیده می تواند به اقتصاد کشور صدمات زیادی بزند و از آن بالاتر سبک زندگی را دچار لطمات جبران ناپذیری کند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.

 

برای آشنایی بیشتر با «بازاریابی شبکه‌ای» می توانید مطالبی از سایت های مختلف جستجو کنید و بخوانید، اما هیچ کدام از آن ها به اندازه آشنایی از نزدیک، رفتن به محیط این شرکت‌ها، حضور در جلسات جذب نیرو و صحبت با ارائه کننده‌های قوی، به شما در شناخت کسب و کار جدیدِ «نتورک مارکتینگ» کمک نمی کند.

 

خودشان می گویند هدفشان رساندن جنس با کیفیت بدون واسطه و با ارزان ترین قیمت به دست مصرف‌کننده نهایی است. مدل آنها برای این کار، بازاریابی دهان به دهان بازاریابان برای مشتری های بالقوه می باشد که اغلب از میان اقوام، خویشاوندان، دوستان و همکاران انتخاب می‌شوند. به اضافه آن‌که هر بازاریاب اگر نیروی جدیدی برای فروش اجناس به شرکت معرفی کند

 

بخشی از ارزش خرید او را هم به جیب می‌زند و به این ترتیب یک بازاریاب شبکه ای به دو صورت درآمد کسب می کند:

 

۱- از فروش جنس به مشتری ۲- درصدی از ارزش فروش افراد زیرمجموعه خودش.

 

از نظر اقتصادی ذکر ۲ نکته اصلی حائز اهمیت است:

 

۱- این روش برای کشور هایی که سیستم تولید رشد یافته داشته باشند به صرفه تر است که به اصطلاح مرحله تولید نیازهای اساسی و پایه جامعه در داخل آن کشور به سطح قابل قبولی رسیده باشد. چراکه این روش، یک سیستم توزیع محصول است و اگر قدرت تامین محصول در داخل وجود نداشته باشد بازاریابان شبکه ای ناچار باید محصولات خارجی را وارد سبد کالایی خودشان بکنند.

 

در این صورت برند خارجی تقویت شده و سود کار بازاریابان ایرانی تماما به جیب شرکت های تولیدی خارجی سرازیر می شود. چه اینکه بسیاری از محصولات اصلی این شرکت ها در حال حاضر محصولات آرایشی و بهداشتی است که موید این ادعا می باشد.

 

۲- در خصوص کیفیت نیز که از اصلی ترین شعارهای «شبکه ای» ها است، هیچ استاندارد معینی برای آنکه ملاک و معیار کیفیت قرار بگیرد وجود ندارد و صرفا بر اساس سلیقه شرکت ها و «دبیرخانه کمیته نظارت» انتخاب می شود. به این معنا که نقصی در سیستم تعیین کیفیت وجود دارد .

 

آن این که می توان گفت کیفیت را «اراده مشتری» تعیین می کند نه «کیفیت واقعی کالا». اشکال این روش آن جا است که اراده مشتری تحت تاثیر تبلیغات و عملیات روانی فروشنده قرار دارد و از این رو اراده شتری همان اراده فروشنده است.

 

چرا که در بازاریابی شبکه‌ای انواع اجناس قابل فروش محدود است و بازاریابان موظفند مصرف‌کننده را از طریق تبلیغات زبانی مصرف مجاب به استفاده از کالاهای شرکت کنند. به همین سبب ادعای با کیفیت ترین محصول مورد خدشه می باشد.

 

جدای از مسئله اقتصادی، بحث بسیار مهمتری به نام «سرمایه اجتماعی» در خصوص بازاریابی شبکه‌ای مغفول است که به سبک زندگی اجتماعی و فرهنگ ما آسیب جدی و جبران ناپذیری وارد می سازد. حتی اگر موانع اقتصادی در این روش به نوعی حل و فصل شوند، این ضعف اساسی لاینحل باقی خواهد ماند. می توان گفت نسبت «سرمایه اجتماعی» برای «بازاریابی شبکه‌ای» نسبت «سوخت» است

 

برای «خودرو». همانطور که خودرو برای طی مسیر نیازمند بنزین است، برای رسیدن به موفقیت در شیوه بازاریابی شبکه‌ای، نیاز به هزینه کردن از سرمایه اجتماعی است.

 

سرمایه اجتماعی یا «Social Capital» مجموعه ارتباطات اجتماعی هر فرد است که از دوران کودکی تا بزرگسالی شکل می گیرد و در بردارنده رابطه عاطفی، خویشاوندی و دوستی می باشد. درخت «سرمایه اجتماعی» در اولین سالهای زندگی هر انسان، در اولین برخورد با اولین کودک در حین بازی در پارک جوانه می زند،

 

با ورود به مدرسه و سپس دانشگاه شاخ و برگ می گیرد، در جوانی و با ورود به بازار کار شکوفا می شود و بار می دهد و در نهایت در میانسالی و پیری به بالاترین حد میوه دهی می رسد و در همه عمر قابل اتکا ترین نیرو برای عبور از موانع و مشکلات زندگی است.

 

این ارتباطات از آن جهت «سرمایه» محسوب می شود که در خانواده و جامعه اعتماد و اعتبار به همراه دارد. تصور کنید نظر شما درباره کیفیت یک محصول آرایشی و بهداشتی مثل کرم «ضد آفتاب» برای خانواده و دوستانتان از چنان اعتباری برخوردار است که آنها را مجاب به استفاده و خرید آن می کند. به این اعتبار «سرمایه اجتماعی» می گوییم.

 

سرمایه اجتماعی در بازاریابی شبکه ای نقش حیاتی ایفا می کند. همانطور که در قسمت اقتصادی گفته شد، به جهت آنکه تعیین کیفیت کالا در «نتورک مارکتینگ» ساز و کار معین و مستقل از سود ندارد و کیفیت هر محصول بنا به اراده فروشنده (شرکت بازاریابی) می تواند در نظر مشتری مثبت جلوه داده شود و از طرفی مشتری ها اغلب از خویشاوندان، نزدیکان و دوستان بازاریاب‌ها می باشند،

 

می توان گفت سرمایه اجتماعی آنها در معرض خطر است. چراکه اگر شرکت اراده کند تا محصول بی کیفیتی را به فروش برساند، بازاریاب ها مجبور خواهند شد آن محصول را در نظر مشتریان خود با کیفیت جلوه دهند.

 

از طرف دیگر مصرف‌کننده به دلیل رابطه خویشاوندی و عاطفی که با «بازاریاب شبکه ای» دارد به او اعتماد کرده و محصول را خریداری می کند. به این ترتیب در دفعات متعدد رابطه عاطفی-اجتماعی دوستی-خویشاوندی تبدیل به رابطه اقتصادی-اجتماعی فروشنده-خریدار می شود. نتیجه آنکه کم کم بازاریاب به مشتری های خود به چشم سکه می نگرد و مشتری نیز از هر رفتار و صحبت بازاریاب احساس بازاریابی و فروشندگی می کند.

 

پس از مدتی، فروش محصولات دیگر جذابیت و سود آنچنانی برای بازاریابان ندارد و بدین ترتیب وارد فاز بعدی شبکه یعنی مجموعه سازی و جذب نیرو برای شرکت متبوع می‌شوند. بنابراین تلاش اعضای شرکت های بازاریابی شبکه ای پس از مدتی به سمت جذب نیروهای جدید از مجموعه خانواده، آشنایان و دوستان و احتمالا همکاران سوق داده می شود.

 

این کار با آموزش تکنیک های «مجموعه سازی» در کلاس های آموزشی متعدد با بروز ترین متود های روانشناسی انجام می شود.برخی تکنیک های عملیات روانی از قبیل «تکرار»، «اصرار»، «القای ترس از فقر»، «تصویر سازی رویایی»، «القای ناامیدی از روش های کسب و کار رایج»، «القای هیجانات کاذب» و «ایجاد انگیزه توهمی» به کار گرفته می شود تا دامنه شبکه روز به روز گسترده تر شود.

 

به دلیل آنکه سود حاصل از عضو گیری جدید و مجموعه سازی آنچنان انگیزه بخش است که افراد چشم بر روی «سرمایه اجتماعی» خود بسته و حاضر می‌شوند پس انداز دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را قربانی رویاها و آرزوهایی کنند که تنها بر روی کاغذ ترسیم شده و در میتینگ ها شنیده شده اند.

 

دریغ از آنکه بزرگترین سرمایه آنها یعنی اعتماد و اعتبار شان در حال از دست رفتن است، سرمایه ای که به چون رفت دیگر قابل بازآوری نیست زیرا عمر رفته بر نخواهد گشت.

 

منبع سایت الف