پارس ناز پورتال

اس ام اس با موضوع شب بارانی

اس ام اس با موضوع شب بارانی

اس ام اس با موضوع شب بارانی 

 

یه خیابون

یه بارون
دستهای یخ کرده
یه آهنگ
کلی فکر !

و پاکت سیگار به ازای تمام شارژهایی
که باید برای با “تو” بودن خریده میشد

 

باران بیاید یا نیاید ،
تو باشی یا نباشی ،
خاطرت باشد یا نباشد ،
من خیس از یاد توام !

 

دلم باران میخواهد و چتری خراب
و خیابانی که هیچگاه به خانه ی تو نرسد

 

فرقی نمیکنه هوای الان چند نفره ست !
مهم اینه که تو نیستی و من
مجبورم”تنهایی” دلتنگی آسمون رو تحمل کنم

 

تنها برخی از آدمها بـــــاران را احساس می کنند !
بقیه فقط خیس می شوند

 

هنوز هم وقتی باران می آید تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست ، شاید دستهای مرا هم به دستهای تو برساند

 

دیشب خدا آهسته در گوشم گفت :
دیگه بسه ، بارانم از اشکهایت خجالت میکشد

 

باز باران میبارد و همه جا خیس است
چشمان خیسم را کجا آویزان کنم ؟

 

فیزیک بعدترها ثابت می کند در روزهای
بارانی جای خالی آدم ها بزرگتر می شود

 

سراپا خیس از عشق و باران
در پاسخشان چه خواهی گفت اگر بپرسند:
آستینت را کدامیک تر کرده است ؟

 

حالا تا بارون میگیره حس برگا رو میدونم

 

عشق مانند بـــــاران است
آنگاه که نیست همه آرزویش را دارند
و وقتی هم که میاید همه میگریزند

 

دنیای من همه جایش بارانی ست ؛
هر چه کمتر بدانی کمتر خیس خواهی شد

 

اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان

ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند

اس ام اس با موضوع شب بارانی

بغض های مرطوب مرا باور کن

این باران نیست که می بارد

صدای خسته ی قلب من است

که از چشمان آسمان بیرون می ریزد

مثل باران چشم هایت دیدنی است

شهر خاموش نگاهت دیدنیست

زندگانی معنی لبخند توست

خنده هایت بی نهایت دیدنیست

 

مرا چه باک ز باران
که گیسوان تو چتری گشوده اند
مرا چه باک ز مرگ
که بوسه های تو پیغام های قیامند
بدرودهای تو
تکرارهای سلامند

 

تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
تو می ایی و من گل می دهم در سایه چشمت
و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم

 

بارون و دوست دارم هنوز / چون تو رو یادم میاره
حس می کنم پیشه منی / وقتی که بارون می باره

 

بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران

 

باران در گلوی من ابر ِ کوچکی ست ، میشود مرا بغل کنی؟
قول میدهم گریه کم کند

 

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر
سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست
مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست

 

یادگاری واسه بارون ، آرزوهایی که خاک شد
وقتی رفتی زیبا ، انگار روح از تنم جدا شد