پارس ناز پورتال

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

 رضا رشیدپور مجری محبوبی است کـه کار خود را از صبح بخیر ایران شروع کرد تا معروف شد و مردم پای برنامه هـای وی می نشستند.دوری چندین‌ساله از رسانه ملی شاید بزرگ‌ترین انگیزه بازگشت رضا رشیدپور برای اجرای برنامه‌اي بود کـه بتواند طیف بیشتری از مخاطبان را با خود همراه کند و نتیجه آن ساخت برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» است

 

کـه مدتی است از شبکه سه سیما پخش میشود؛ برنامه‌اي کـه تا بـه امروز در مواردی انتقادهایی را از سمت برخی ارگان‌ها بـه همراه داشته. بهانه گفت‌وگو با رشیدپور بازگشت بـه تلویزیون پس از سال ها دوری از این رسانه است و البته صحبت درباره تجربه‌هـای فراوان او در تلویزیون مجازی و حواشی‌اي کـه با نام رشیدپور گره خورده است:

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

بعد از سال ها دوری از تلویزیون با یک برنامه صبحگاهی برگشتید. خواستید کمی از فضای تلویزیون مجازی دور باشید یا دلیل دیگری داشت؟

 

من بـه کار سیستماتیک علاقه دارم و سعی می‌کنم ایده‌هـای متفاوتی را دنبال کنم. خیلی از چیزهایی کـه دیگران می گویند نمیشود، سعی می‌کنم ثابت کنم كه میشود. در مقطعی کـه « دید در شب» را تولید کردم، در همان برنامه اول بسیاری از دوستان رسانه‌اي معتقد بودند این پروژه شکست مي‌خورد،

 

ولی با یک جمع باهوش و خوب کار را شروع کردیم و دیدیم موفق شد. این یک طرف ماجرا بود کـه من بـه آن هدفی کـه خواستم رسیدم و ثابت کردم اگر در فضای غیرتلویزیونی هم کار متفاوت انجام دهی، بیننده بـه سراغش می‌آید.

 

اما فضای تلویزیون مجازی یا رسانه مجازی هنوز در کشور ما سیستماتیک نیست و آسیب‌ها، فشارها و تهدید‌هایی دارد کـه نمی‌توان یک‌تنه از پس آنها برآمد. الزاما منظورم از تهدید یا مشکل، مشکلات امنیتی و قضائی نیست. بسیاری از نکاتی کـه دست‌بـه‌دست هم می‌دهند اتفاقی حرفه‌اي رخ دهد،

 

هنوز در رسانه‌هـای مجازی بـه رسمیت شناخته نشده و کار حرفه‌اي باکیفیت را بـه رسمیت نپذیرفته‌ایم. بـه‌عنوان یک نمونه خوب از «دید در شب» صحبت میکنیم، ولی الزاما این کـه همه ی ي در یک حالت سیستماتیک بـه سمت تولید برنامه‌هـای حرفه‌اي برویم، هیچ‌وقت این‌طور نبوده.

 

هرچند بـه نظرم، بـه‌زودی اتفاق خواهد افتاد و در سه، چهار سال آینده رسانه‌هـای مجازی رشد بیشتری خواهند داشت. از یک طرف مشکلات تولید برنامه‌هـای این‌چنینی بود و از طرف دیگر این کـه خودم را جزئی از تلویزیون میدانم. من در تلویزیون رشد کردم و بـه این رسانه علاقه‌مند هستم. احساس کردم اگر بـه کارم در تلویزیون ادامه دهم،

 

دامنه متفاوتی از مخاطب یا مخاطب جدید‌تری را می‌توانیم با فضای خوب رسانه‌اي آشنا کنیم. چون واقعیت این است کـه مخاطب برنامه «دید در شب» قشر خاص‌تر یا قشر تحصیل‌کرده جامعه بود. اما ما ‌میلیون ها ایرانی در کنار هم هستیم و دیگران هم حق دارند از یک محصول خوب رسانه‌اي استفاده کنند.

 

تلویزیون گستره نفوذ بالایی دارد و برگشتن بـه تلویزیون بـه این دلیل بود کـه طیف‌هـای دیگری از مخاطب را بتوانیم با یک محصول رسانه‌اي خوب همراه کنیم

 

البته تلویزیونی کـه درباره‌اش صحبت میکنیم بـه لحاظ کیفی افت زیادی داشته و بـه‌نظر بسیاری، در این سال ها ریزش مخاطب زیادی را تجربه کرده است، مقصودم این است كه تلویزیون مجازی در‌حال‌حاضر بـه یکی از رقبای تلویزیون ملی ما تبدیل شده و شاید علاقه‌مندی مردم هم بـه این مدیوم بیشتر شده است

 

کمی دیدگاهمان نسبت بـه تلویزیون با هم فرق دارد. شاید من هم زمانی کـه در این هفت، هشت سال از دور تلویزیون را نگاه می کردم، تلویزیون را کمی بسته‌تر از چیزی کـه همین حالا دارم لمس میکنم، احساس می‌کردم. بدنه تلویزیون بسیار حرفه‌اي و خوب است. افرادی کـه در تلویزیون مشغول فعالیت هستند،

 

همه ی ي تلاششان را برای تولید یک اثر متفاوت میکنند. من بـه تفکرات سیاسی و جناح‌بندی‌هـای سیاسی کاری ندارم و معتقدم رسانه اصلا نباید درگیر جناح‌بندی‌هـای سیاسی شود.

 

اما فضای کار اجتماعی، فرهنگی و هنری در تلویزیون با تعامل فراهم است و اتفاقا فکر می‌کنم بچه‌هایی کـه کار رسانه را خوب بلدند اگر با آغوش باز بـه سمت تلویزیون برگردند و با مدیرانش تعامل کنند، می توان مردم را با محصولات فرهنگی و رسانه‌اي بهتری همراه کرد. یکی از مشکلات این است

 

کـه بسیاری از بچه‌هـای خوش‌فکر با داشتن ذهنیتی مثل این کـه تلویزیون جای کارکردن نیست، از این رسانه دوری میکنند.پس بـه نظر شما، واقعیت چیز دیگری است.

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

واقعیت در حوزه سیاسی با واقعیت در معاونت سیما و حوزه شبکه‌هـای تلویزیونی مثل شبکه سه یا شبکه «نسیم» متفاوت است. من کارمند معاونت سیاسی نیستم و نمی‌دانم آنجا چه خبر است.

 

این موضوع خیلی بـه سیاست مربوط نمیشود. در‌حال‌حاضر دسترسی مردم بـه شبکه‌هـای مجازی بیشتر از گذشته شده و حق انتخاب دارند و بـه نظر می‌رسد جنس برنامه‌سازی در قالب شبکه‌هـای مجازی با خطوط قرمزی کـه کم‌رنگ‌تر از تلویزیون است، توانسته نظر مخاطبان ایرانی را جلب کند. شاید ساده‌تر بتوان گفت جای خالی تلویزیون‌هـای خصوصی را پر کرده است.

 

این دو را با هم مقایسه نکنیم، چراکه خود من برای سنجش میزان تأثیرگذاری برنامه‌هایی کـه می‌سازم، منبع خوبی بـه شمار می‌آیم. با مردم در تعامل هستم و تقریبا نظراتشان را میدانم. برنامه «حالا خورشید» حال خوبی دارد و «دید در شب» تلنگری برای تفکر مخاطبش بود. هر دو هم بـه یک اندازه شیرین هستند.

 

هر دو هم مخاطب خودشان را داشتند و حتی در برخی موارد با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. پاسخ من بـه پرسش شما این است کـه فضای تلویزیون محدود است.

 

طبیعتا همین است، مقررات تلویزیون و خطوط قرمزش پررنگ‌تر از فضای مجازی است. اما من آسیب را این نمی‌دانم، اتفاقا در نهایت محدودیت‌ها هم میشود برنامه‌هـای خوب ساخت. مگر «دورهمی» با همین محدودیت‌ها ساخته نمیشود؟ اما بیننده میلیونی دارد. «حالا خورشید» بیننده زیادی دارد

 

و در چارچوب تلویزیون هم ساخته می‌شود. آسیب اصلی برای رسانه‌هایی مثل صداوسیما شبکه‌هـای اجتماعی هستند و آن‌قدر سرعت انتقال اطلاعات بالا رفته کـه مثلا وقتی چهار صبح بازی فوتسال است، ما حتی هفت صبح هم خبر را بخوانیم، دیر است و خبر سوخته. این در حالی است کـه مثلا سه، چهار سال گذشته این شرایط نبود.

 

بـه‌هرحال، مدت‌هاست تعریف رسانه عوض شده است.

 

بله. کاملا تعریف رسانه عوض شده، یعنی در لحظه هر شخصی در هر کجای دنیا رسانه است. کافی است یک نفر چند دقیقه مثلا از بازی فوتسال فیلم بگیرد و در تلگرام منتشر کند، بـه‌ سرعت دست‌بـه‌دست می‌شود و همه ی ي باخبر می‌شوند. در این شرایط، تلویزیون دیگر هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.

 

بنابراین بـه نظر من، اصلی‌ترین آسیب یا رقیب برای رسانه ملی، شبکه‌هـای مجازی و اجتماعی هستند کـه اتفاقا از یک طرف، چون خودم را بزرگ‌شده تلویزیون میدانم فارغ از خط‌وربط‌هـای سیاسی، احساس کردم لازم است بـه تلویزیون کمک کنیم. این کـه همه ی ي در فضای مجازی جمع شویم و آن سمت را پررنگ‌تر کنیم،

 

کمی بی‌انصافی در حق نسل‌هاست، چون همه ی ي میدانیم فضای مجازی چه آسیب‌هـای پررنگی دارد. آسیب‌ها کـه الزاما سیاسی نیست.

 

مدتی قبل خبری می‌خواندم مبنی بر این کـه زمان گفت‌وگوی خانواده‌هـای ایرانی در ٢٤ ساعت بـه ١٧ دقیقه کاهش پیدا کرده و این را خانم مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور، اعلام کردند و حتما آمار موثقی دارند و این فاجعه است. فکر میکنم مقصران آن حتما فضاهای مجازی هستند. ما وقتی با هم حرف نزنیم،

 

اتفاقات بدی رخ میدهد، تلویزیون هم مانع حرف‌زدن است، اما نه بـه اندازه تلگرام و اینستاگرام. بنابراین برای این کـه آسیب‌ها را مدیریت و بالانس تلویزیون و فضای مجازی را متعادل‌تر کنیم، احساس میکنم لازم بود اگر از دستم کمکی برمی‌آمد برای تلویزیون انجام دهم.

 

چرا برنامه صبحگاهی را انتخاب کردید؟

 

وقتی بـه شبکه سه آمدم، کاملا انتخاب و اختیار با من بود. بـه نظرم، هنر این است، جایی کـه شما بـه آن نمی‌گویید پیک آنتن، برنامه بسازیم وگرنه ساخت یک برنامه در ساعات پربیننده تلویزیون، با گذاشتن دو تا مبل و یک گفتگو‌شونده، طبیعتا بیننده پیدا میکند، چون بلدم چطور گفتگو کنم.

 

نمیخواستم «دید در شب» را در تلویزیون تکرار کنم. علاوه بر این کـه برنامه صبحگاهی را دوست دارم و اصلا برای من نوستالژی دارد. بـه نظرم، صبح‌ها کسی بـه فکر ماهواره‌دیدن نیست و اگر تلویزیون برنامه مناسبی برای مردم داشته باشد، قطعا مخاطب همراهی میکند.

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

نقدهای اجتماعی بسیاری در برنامه از سمت شما مطرح شده؛ مثل واکنش سازمان تأمین اجتماعی یا وزارت نقت نسبت بـه گفته‌هـای شما در برنامه، بـه‌هرحال، مدت‌هاست بسیاری از برنامه‌سازان در تلویزیون عطای نقد اجتماعی را بـه لقایش بخشیده‌اند، تا بـه‌حال از سمت تلویزیون اخطار نگرفته‌اید؟

 

جالب است بیشترین اخطاری کـه گرفتیم بیرون از سازمان صداوسیما بوده است. مدیران رسانه ملی یا مدیران میانی‌اي کـه من با انها ارتباط دارم، آدم‌هـای حرفه‌اي هستند و واقعا کمترین اخطار را از طرف مدیران سازمان داشتم. البته اخطار مدیران سازمان هم حرفه‌اي بوده، مثلا جایی گفتند ریتم برنامه کند است

 

یا نقدهایی درباره کیفیت گزارش‌ها داشتند. اما اخطار درباره نقد و واردشدن در فضاهای چالشی بیشتر بـه بیرون از سازمان صداوسیما مربوط است، بـه نظرم، سازمان تأمین اجتماعی در مقابل نقدهایی کـه مطرح شد تندروی کرد، وزارت نفت و شهرداری هم خیلی تندروی کردند.

 

پس با وجود همه ی ي چالش‌ها، فضای کار در تلویزیون را مناسب می‌بینید.

 

در حوزه فرهنگی – اجتماعی بله. بـه نظر من، همه ی ي‌چیز بستگی بـه تعامل درست دارد. ما بعد از سال ٨٨ دارای سوءتفاهم‌هـای عمیق هستیم. دو طرف همدیگر را روشن نمی‌بینند و بـه هم اعتماد نمیکنیم و حرف نمی‌زنیم. صورتمان را می‌چرخانیم و همدیگر را ندید میگیریم. این ندیدگرفتن‌ها، سوءتفاهم‌ها را عمیق‌تر میکند.

 

بـه نظرم، باید این فضا از بین برود، چراکه ما ملت بزرگی هستیم و این‌قدر فرصت نداریم تا بـه فرصت سوزی ادامه دهیم، باید بـه بدنه رسانه و فرهنگ و هنر برگردیم و بخشی از نیازهای فرهنگی هنری مردم را برطرف کنیم. تصمیم من این بود كه تعامل کنیم، همدیگر را بفهمیم و بـه هم اعتماد کنیم.

 

بـه قدرت تأثیر‌گذاری اشاره کردید. معتقدم وجود برخی برنامه‌سازان و مجریانی کـه تابه‌حال کارهای خوبی تولید كرده‌اند آن‌قدر انگشت‌شمار است کـه نمیتوان در مجموعه بزرگی مثل سازمان صداوسیما تغییرات کیفی خیلی زیادی بـه لحاظ نوع برنامه‌سازی یا تغییر ذائقه مخاطب ایجاد کرد،

 

البته در این سال ها بسیاری از برنامه‌سازان خوب تلویزیون حضورشان در این رسانه کم‌رنگ شد و تصور میکنم تا رسیدن بـه نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.

 

طبیعتا وجود سه، چهار نفر برای انبوه شبکه‌هـای تلویزیونی بـه قول شما، رقم مناسبی نیست. اما ما محصول این تلویزیون فراوان داریم؛ آدم‌هایی مثل رضا شهیدی‌فر، محمد صالح‌علا، حسین پاکدل، اسماعیل میرفخرایی و بسیاری دیگر از نخبه‌هـای فرهنگی کـه باید بـه تلویزیون برگردند. باید این سوءتفاهم‌ها جایی حل شود،

 

بـه قول شما، شاید یک دست صدا ندارد، اما جمله‌اي هست کـه نمی دانم پرفسور سمیعی گفتند یا گاندی یا کوروش کبیر «با خنده» می گوید: «در تاریکی بـه جای این کـه اندوه و قصه بخوری بـه اندازه فانوس خودت روشنایی ببخش». فانوس ما هم این مقدار نور دارد، کاری نداریم باقی مسیر تاریک یا روشن است، بـه اندازه فانوسی کـه در دست داریم، چراغی روشن و مردم را با محصول فرهنگی خوب روبه‌رو مي‌کنیم.

 

کمی از تجربه کار در تلویزیون مجازی صحبت کنیم. فکر میکنم تجربه خوبی را پشت سر گذاشتید و البته با این حجم از مصاحبه‌هـای چالشی، دشمن هم زیاد پیدا کردید.

 

دشمن نه، اما رقیب زیاد «با خنده» فکر میکنم بزرگ‌ترین هنرم این است.چالشی‌ترین مصاحبه را در نظر بگیرید، من هنوز با آن دوستان رفاقت دارم؛ آدم‌هایی کـه اتفاقا سخت‌ترین گفتگو‌ها را با انها انجام دادم، از جناح‌هـای فکری مختلف، مثل جناب رسایی، خیلی گفت‌وگوی ما داغ بود. من بـه‌عنوان یک هم‌وطن بـه انها احترام میگذارم

 

و ایشان هم لطفشان متقابل است یا خانم چرخنده، آقای شهرام جزایری و… فکر میکنم تفاوتش این است کـه من با شخصیت آدم‌ها کاری ندارم، شخصیت آنها برای من محفوظ است.

 

من با جوانب حرفه‌اي یا زرد کارشان کلنجار می‌روم. رقیب زیاد پیدا کردم، البته هیچ‌وقت نمی‌توانند برای «دید در شب» رقیب محسوب شوند، این برنامه رکوردها را جابه‌جا کرد و نخستین بود. بنابراین خوشحالم آقای جیرانی هم چنین برنامه‌اي دارند. مصاحبه آقای پورعرب را دیدم و دوست داشتم و دیگران را دعوت میکنم

 

در این فضا فعال شوند چون خیلی بـه تولید محتوا نیاز داریم؛ در اینترنت، ما مصرف‌کننده شد‌ه‌ایم و تولید ما در حوزه محتوا کم است.

مصاحبه جالب با رضا رشیدپور مجری محبوب

ساخت «دید در شب» را شروع نمی‌کنید؟

 

بـه‌شدت دنبال تولید سری دوم این برنامه هستم و بـه محض این کـه از برنامه «حالا خورشید» فارغ شوم، سبک جدیدی از گفت‌وگو را در فصل دوم «دید در شب» پیگیری خواهم کرد. من نمی‌توانم دو کار را هم‌زمان با هم انجام دهم و باید «حالا خورشید» را تمام کنم تا بـه آن برنامه برسم. ایده‌اي درباره فصل دوم این مجموعه دارم کـه همین حالا درباره‌اش صحبت نمیکنم و کاملا برای مخاطب تازگی خواهد داشت.

 

چرا در تلویزیون این ایده را اجرا نمیکنید؟

 

دامنه انتقاد‌پذیری در آنتن رسانه ملی بسیار پایین است، تأکید میکنم نه از طرف مدیران رسانه ملی، بلکه از طرف مخاطبان. یعنی کوچک‌ ترین اتفاقی با چالش بیرونی روبه‌رو میشود. آستانه تحمل در بین مدیران و مسئولان بـه‌شدت پایین آمده و کوچک‌ترین نقدی کـه در ارتباط با عملکردشان مطرح شود

 

تبدیل بـه یک چالش میشود و در چنین شرایطی تولید برنامه‌‌اي گفت‌وگومحور کـه با مردم صریح و شفاف صحبت کند و مشکلات را بیان کند، واقعا کار سختی است. بـه همین مناسبت دوست ندارم طعم خوب «دید در شب» را کاهش یا تغییر دهم. دوست دارم «دید در شب» در ذهن مردم باقی بماند

 

و در سری جدید صحبت‌هـای شفاف‌تر و صریح‌تری ببینند تا این کـه با محصولاتی کـه در طیف مخاطب رسانه ملی داریم، مجبور شویم «دید در شب» را کم‌رنگ‌تر کنیم.

 

بـه نظرم، شما از جمله افرادی هستید کـه در همه ی ي این سال ها رقابت شدیدی با خودتان داشتید و دوست نداشتید کیفیت کارهایی کـه انجام میدهید، پایین‌تر از چیزی کـه مدنظر دارید، باشد.

 

تعبیر جالبی است، فکر میکنم همین‌طور است. ما هر روز بعد برنامه، خودمان را سرزنش می‌کنیم درحالی‌کـه مردم تماس می‌گیرند ابراز لطف و محبت میکنند و ما سعی می‌کنیم برای روز بعد ایرادها را برطرف کنیم. در همه ی ي این مدت بـه گروهی کـه با آنها کار میکنم خیلی فشار آوردم. میانگین سنی بچه‌هایی کـه با من کار میکنند

 

٢٥ سال است و روحیه‌هـای حساس و شکننده‌اي دارند و مدام با خودشان رقابت می‌کنند. بـه نظرم، اگر رقیب فیزیکالی داشته باشی راحت‌تر است، رقابت‌کردن با خودت کار را سخت‌تر میکند.

 

بـه‌تازگی در«قاتل اهلی» مسعود کیمیایی هم بازی کرده‌اید، بازیگری یکی از دغدغه‌هـای شماست؟

 

دغدغه بازیگری ندارم. کار هنری را با بازی تئاتر شروع کردم و چند جایزه دانشجویی و کشوری هم دریافت کردم، اما بعد از مدتی مسیرم سمت اجرا پیچید و این حوزه برایم پررنگ‌تر شد. افتخار میکنم در کارنامه بازیگری‌ام هرچند خوب بازی نکردم اما با کارگردان‌هـای خوبی مثل خانم میلانی، حمید نعمت‌اله، مسعود کیمیایی،

 

مهران مدیری، مهدی کرم‌پور یا علی عطشانی کار کردم. درباره فیلم «قاتل اهلی» هم آقای کیمیایی لطف کردند و پیشنهاد بازی در این فیلم را مطرح کردند و من هم طبعا استقبال کردم.

 

قبل از شروع کار جلساتی با خودشان و آقای پرویز پرستویی داشتم و درباره کار صحبت کردیم. فضا بـه لحاظ کارکردن بسیار خوب بود و نقشی کـه بازی کردم شباهت‌هایی بـه خودم دارد و محصول کار هم بـه نظرم، یک اتفاق حتی در پرونده آقای کیمیایی است و فیلم متفاوتی از مسعود کیمیایی است و خوشحالم سهم کوچکی در این فیلم داشتم.

 

تلویزیون در یکی،دو سال اخیر، فرازونشیب‌هـای بسیاری را پشت سر گذاشت و تصور میکنم در‌حال‌حاضر بـه لحاظ درون‌سازمانی بـه آرامش نسبی رسیده است. شرایط را چطور ارزیابی می کنید؟

 

آقای علی عسگری یک مدیر فنی و از نظر بنده در سازمان صداوسیماست و رسانه را بـه لحاظ فنی خوب می‌شناسد. من هم فکر میکنم تلویزیون چندین ماه است کـه از تنش‌هـای دورن‌سازمانی دور شده و بـه یک ثبات درون‌سازمانی رسیده است کـه بـه تولیدات روی آنتن کمک خواهد کرد.

 

ما قبل از پول و مسائل مالی بـه آرامش نیاز داریم. اما باز اینجا دوست دارم حقیقت را شفاف‌تر بیان کنم کـه من با بسیاری از تصمیمات آقای سرافراز، بـه‌عنوان یک نیروی مختصر حرفه‌اي موافق بودم؛ از جمله کاهش دامنه نیروی انسانی، ادغام برخی شبکه‌ها و هدفمندکردن شبکه‌هـای تلویزیونی. بـه نظرم، این ها کارهای خوبی بودند

 

کـه آقای سرافراز در حال انجامشان بود اما سرعت این تغییرات را نتوانست با سطح آستانه تحمل سازمان هماهنگ کند. فکر میکنم سرعت تغییراتشان تند بود. اما نخستین محصول علی عسگری برگشتن آرامش و ثبات بـه بدنه سازمان است.

 

ساختار برنامه‌هـای گفت‌وگومحور تلویزیون از آن‌دست اتفاقاتی است کـه تعریف جدیدی پیدا کرده و شاید بهتر بتوان گفت در این‌گونه برنامه‌ها کمتر چالش یا اتفاقی میبینیم. نگاه شما بـه این برنامه‌ها چیست؟

 

ساده‌ترین و سخت‌ترین نوع برنامه‌سازی برنامه گفت‌وگومحور است. بـه جهت ابزاری ساده‌ترین اما بـه جهت سطح تأثیرگذاری سخت‌ترین نوع برنامه‌سازی است. چون در یک مقطع زمانی فشرده تکثیر برنامه‌هـای تلویزیونی و افزایش ساعات پخش داشتیم و بـه همان اندازه نیروی رسانه‌اي خوب در سازمان نداشتیم،

 

پس طبیعی بود نخستین و ساده‌ترین رویکردی کـه اتخاذ شد این بود کـه دو تا مبل، یک دکور و یک مجری و میهمان می گذاریم و برنامه گفت‌وگومحور تولید میکنیم. اما این برنامه بـه لحاظ ساختاری گفت‌وگومحور است نه سطح تأثیر‌گذاری یا دامنه مخاطب. «مردم ایران سلام»، «کوله‌پشتی»، «ماه عسل»

 

از نمونه‌هـای موفق در ساختار گفت‌وگومحور بودند کـه کیفیت محتوایی را بـه موازات ساختار اثر رعایت کرده بودند. بنابراین برای تولید برنامه گفت‌وگومحور بیشترین حساسیت‌ها را در حوزه رسانه‌اي باید بـه خرج دهیم.