جدیدترین جوک های باحال و طنز تلگرام

امروز براتون جوک های باحال و جدید طنز تلگرام که امیدواریم همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه و از این مطلب لذت ببرید.

بابابزرگم عاشق شعره
اومد بمن گفت بیا مشاعره گفتم باش
گفت سفرکردم ولی بامرد ناشی
منم هول شدم گفتم خری گم کرده ام شاید تو باشی
دندون مصنوعیاشو دکترا بزور از گردنم کشوندن بیرون

.

.

.

اونیکه میره توی قنادی جلوی تک تک یخچالا وایمیسته و کیک هارو نگاه میکنه و بعدش هیچی نمیخره و میاد بیرون، نه فقیره نه دیوونه…

.

.

اون منم
.

.

رژیم دارم

.

.

.

آشپزی سخته
ولی میتونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین

مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماست و خیار رو بدون خیار درست کردم، خیلی هم خوب شد

.

.

.

مصاحبه يه زن نمونه…..
شما موفقيت تونو مديون کي هستيد؟
همشو مديون خانواده شوهرم هستم…..
تمام تلاشمو کردم تا چششون درآد

.

.

.

هرگاه زني خسته و نالان از کار منزل را ديديد؛ فقط يک جمله بگوييد و در قدرت خداوند تأمل کنيد؛
.
.
.
 “نمياي بريم بازار”

.

.

.

پسره با افتخار نوشته….:
95% ما پسرا با دوست دخترامون ازدواج 
نمیکنیم…
یکی نیست بهش  بگه…:
آخه شترمرغ…
حالا با دوس دخترت ازدواج نکنی،
با دوس دختر بقیه ازدواج میکنی دیگه…!
جوجه اردک زشت احساس زرنگی هم میکنه

.

.

.

میوه های فامیل:
نارنج: مادرشوهر چون فشار رو مياره پايين
 نارنگی: شوهر چون راحت میشه پوستشوکند
لیموشیرین: جاری چون به مرور تلخ میشه
خیار: خواهرشوهر چون ازدستش رودل میکنی
(جرأت داري بفرست واسه قوم شوهر)

.

.

.

از اتاق در اومدم رفتم اشپزخونه، به مامانم میگم مامان جون شامم رو میدی بخورم.
گفت واسه تو شام درست نکردم!!!؟؟
گفتم یعنی چی؟
گفت: برو شامت رو دانلود کن با بچه های گروه دور همی بخورید..!
بابام گفت لایک
داداشم گفت مامان با اجازه copy
میگم مامان اخه گشنمه! گفت:همین که هست دوس نداري لفت بده ‌، از همون روز اولم اگه منو بابات میدونستیم اددت نمیکردیم

.

.

.

طرف از دار دنیا یه شلوار داره
که اونم خشتکش پاره است
بعد  پشت تلفن جوری به دختره میگه
که دنیارو به پات میریزم
کسی ندونه فکر میکنه طرف امپراطور چوسانِ قدیمه

.

.

.

دکتره از يارو میپرسه کسی در خانواده شما از بیماری روانی رنج میبره؟
 میگه نه خدا رو شکر همه لذت میبرن

.

.

.

ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ
Ali Ali Ali Ali Ali
ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺍﺳﻤﺖ ﺍﮐﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺪﻩ !؟؟؟
ﮔﻔﺖ نه….ﺍﺳﻤﻢ ” ﭘﻨﺠﻌﻠﯽ ” ﮐﻨﺎﺭﻫﻢ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻋﻠﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻣﻤﻠﮑﺖ که ﻧﯿﺴﺖ به ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻐﺰﻫﺎﺳﺖ !

.

.

.

کاش اسمه بابام نعمت بود
اسمه مامانمم نازی
اینجوری دلم خوش بود با نازو نعمت بزرگ شدم!!
والا…

.

.

.

مامانه به پسرش ميگه نيوتون رو ميشناسى؟
ميگه نه كيه؟
ميگه اگه حواست به درسات بود ميشناختيش
پسره ميگه سانازو ميشناسى؟
مامانه ميگه نه كيه؟
ميگه اگه حواست به بابا بود ميشناختيش ؟؟؟